نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
*حسن خیاطان:
یوسف فرهادی بابادیم
من بلوط و نخل این آبادیم
بوی کارون می دهد پیراهنم
یوسفی زندانیِ آزادیم
*محمد بقالان:
بیا ای دل ز "فرهادی" سخن گوی
ز نخل سبز آزادی سخن گوی
کسی که روح کارون در رَگِ اوست
ز آزادی ی "بابادی" سخن گوی
* علیرضا صاحب:
چه گویم من ز آزادی برادر
نمانده در دلم شادی برادر
قناتِ باصفایِ ما شده خشک
و زان پس سروِ آبادی برادر
*مهران ظهرابزاده:
گلی داریم مثال قرص ماهه
شبیه رود کارون بی پناهه
بیا از حکم فرهادی تو بگذر
خدا داند که یوسف بی گناهه
*معصومه خرّم پور:
بمیرم بهرِکارون پر آبش
برای مردمِ سینه کبابش
برای مرد میدون نبردی
کزاینجا بردن و کردند قابش
*محمد بقالان:
دگر اهواز، کارونی نداره
به خوزستان، بلم رونی نداره
تمام نخل ها از پای افتاد
مگر این شهر قانونی نداره!؟
*بچه نفتون:
*ز دستانت فلانی داد و بی داد
دوبیتی های کارون رفته بر باد
بگو "یوسف" که سرباز "محیط" ای
فضای "زیست" مان کی گردد آباد؟
ارسال نظر به عنوان مهمان