آمدم تا آبرو بخشم به آب...

برگزاری سوگواره "تسبیح خونین شعر" در اهواز

برگزاری سوگواره

اهواز/ حبیب خبر- مهناز بهروزیان:

محرم آمد تا ثابت کند "حسین"(ع) فراموش شدنی نیست.

هنگامی که نوای ثارالله از چشم کلان‌شهر برخاست؛ در پسین گاه دم‌کرده‌ی کارون، اعضای انجمن شعر سپید اهواز با همیاری نهاد کتابخانه ها و بسیج هنرمندان اهواز به هوای بال زدن در بیکرانِ محبتِ سالار شهیدان و یارانش در کتابخانه مرکزی گرد هم آمدند تا در همجانی با شعر،  شکوه "ما رایت الا جمیلا" را به گوش عاشقانش برسانند و رساندند.

این نشست در ساعت ۱۸ با شعر خوانی بانو "فرادین فروغی" با بن مایه عاشورایی این گونه آغاز شد:

"وقتی که مهرت از ازل در جان من محبوس شد/هر جا کم آورده دلم خورشید تو فانوس شد"

سپس استاد "محمد بقالان" سروده اش را که از عشق اباعبدالله سرچشمه گرفته بود چنین خواند:

"آمدم تا آبرو بخشم به آب

جام گيرم من ز دست بوتراب!

آمدم پيمانه ی پيمان زنم

باده ي خون از نوك پيكان زنم"

استاد "کریم خسروی" نفر بعدی این نشست بود که از علقمه گفت:

"کدام نیزه / به خاکت افکند / که شمشیرهای خونریز/ به التهاب شهادت/ اسبان بی سوار را/ به یورتمه اشک / می کشاند."

در ادامه "زینب طباطبایی" از دوست داشتن عزیز زهرا از زبان شعر حاج ولی الله کلامی زنجانی خواند:

"من آن شبخیز بیدارم

ز جان مشتاق دیدارم

به نام او خریدارم

حسین را دوست می دارم"

"ابوالفضل روشن" افشار دیگر شاعر این نشست بود که شعر خوانی را در قدمگاهِ تسبیح خونین ادامه داد.

آنگاه "حسن شوسی زاده" در این نشست عاشورایی شعری از شیخ بهایی خواند.

آن‌دم که استاد "حامد صافی" در جایگاه شعر خوانی قرار گرفت، پیش از آن در مورد معرفی کتاب شان با فرنام "انوار بازنوشته" سخن گفت. این کتاب- که نامزد جایزه ی قلم زرین در زمینه ی پژوهش است- دستاورد تلاشی ۶ ساله ( ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۹) است. به گفته ی او نگارش این کتاب در سال ۱۳۹۸  آغاز و در شهریور ۱۴٠۲ روانه بازار شد.

او در پایان بیاناتشان  شعرش را این گونه خواند:

"نيشکر می روید از گودال بعد از پیکرت

نی، شکر می خواند از نی نامهٔ خون سرت

آسمان بی تاب و هول آور شده بی آفتاب

شب پناه آورده به دامان صبر خواهرت"

بانو "ساراشجاعی"(سارگل) نیز در این نست شعری خواند که بخشی از آن آمده است:

"اشکی که به قهقهه متهم است

به باتلاق نمی ریزد"

برگزاری سوگواره

بی شک "ایران" نامی همواره مقدس و با شکوه است خونی در شریان هر ایرانی! در این نشست استاد "فردین کوراوند" (شاعر، نویسنده) از بزرگی «ایران» خواند تا اهتزاز حروفش، در تلاقی با خون رگ های عشق، دل ها را به حماسه رهنمون کند:

"بی‌قراری های اروند است: می‌جوشد شبی

غیرت کوه دماوند است: می‌جوشد شبی

خون رگ‌های خداوند است: می‌جوشد شبی

گرچه هر شب زیر سم‌ها چاک چاکت می‌کنند..."

در ادامه "رها هارونی" با خواندن شعری از "فاضل نظری" این شب شعر را همراهی کرد.

پس از "مینو غیبی" که آمد و شعر خواند، "اسفندیار زیلایی" در بخشی از شعر خود گفت:

"با تکه هایی که بال می زند بر ریل های بی سرنوشت/کدام قطار مرا به مقصد می رساند."

"حجت الله صالحین" هم  در این نشست چنین خواند:

"عمو برهنه‌تر از طواف حرم‌ست/ و سهم من رحم مادر/ آن جا که نام تو به تسبیح می‌آید "نیلوفر عیسی زاده" آمد و گفت: "گوشی را بردار مادر/تو فقط بگو چه خبر/من دور خودم گشته‌ام/جنگ است؛ جنگ".

در ادامه نصرالله بنازاده، یاس سیلاوی، علی محمدی، ابراهیم دیراوی" به شعر خوانی پرداحتند و در پایان اهواز مدیر انجمن شعر سپید اهواز به شعر خوانی نشست. در بخشی از شعر استاد "علیرضا شکرریز"  آمده است:

"تیر نِمروُد/ به خورشید نرسید/اما تیر حرمله رسید."

علیرضا شکرریز، فردین کوراوند، محمد بقالان، کریم خسروی، ابوالفضل روشن افشار، سارا شجاعی(سارگل)، حسن شوسی زاده، نسا سلامی، زینب طباطبایی، فرادین فروغی، رها هارونی، آرزو شمسایی، نیلوفر عیسی زاده،  شهاب کریمی، تقی جهانبخشی، مینو غیبی، حامد صافی، حجت صالحین، مهدی احمدپوری، اسفندیار زیلایی، نصراله بنازاده، یاس سیلاوی، علی محمدی و ابراهیم دیراوی باشندگان این نشست شاعرانه بودند.

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید
Tagsویژه برنامه عاشورا, حبیب خبر, سوگواره تسبیح خونین شعر, مهناز بهروزیان, انجمن شعر سپید اهواز, استاد علیرضا شکرریز, کتابخانه مرکزی اهواز