با رودرویی شاعران و منتقدان خوزستانی در کتابخانه مرکزی؛

چلچراغ "شعر سپید" در اهواز تابید

چلچراغ

اهواز/ حبیب خبر- مهناز بهروزیان:

در حاشیه امن کارون زیبا، در پسین گاه چهارشنبه ای دیگر، اعضای انجمن شعر سپید در نشست شاعرانه گرد هم آمدند تا از شاخسار شعر، شکوفه‌ی سپید بچینند و سوده های خود را به نقد باشندگان و کارشناسان برسانند.

باشندگان این نشست: استاد علیرضا شکرریز، مهناز بهروزیان، احمدتمیمی، آرزو شمسایی، نیلوفر عیسی‌زاده، جابر محیط، ساراشجاعی(سارگل)، شهاب مرعشی، حجت صالحین، علیرضا ترابی زاده، مهدی احمدی ‌‌پور، شهاب کریمی، ستاره پورهواشمی، شهرزاد حیدری، علیرضا مهربانی، ناصر کریمی، اسفندیار زیلایی، استاد محمد شریفی، استاد عبدالحسین ناصری و صادق محمد پور بودند.

این نشست ۲ ساعته، مانند همیشه دارای دو بخش شعر خوانی همراه با نقد و شعر خوانی بدون نقد بود.

در بخش نخست، ابتدا "شهاب کریمی" شعر خوانی کرد. در فرآمدی از شعر او می‌خوانیم:

"مانده ام بر قلعه ای بی لبخند/ با چند اسب پا شکسته/در شطرنجی که سرباز نخست آن منم..."

دومین نفرِ شعر خوانِ این بخش، "سارا شجاعی" (سارگل) بود که آفتاب شعر کوتاه خود را این چنین در تالار تاباند:

"پوست می اندازم در چشمی که/ به هر طرف می دود/ ماهی ِاز آب گرفته ای/ تازه تازه/ روی قلاب جان داده است."

نفر بعد "جابر محیط" بود که در پایان بندی شعر او می خوانیم:

"کاش درهای دریا سمت بندر مه آلود آدم ها / باز نمی شدند"

سپس "ستاره هواشمی" نفر بعد این نشست بود که شعر خود را خواند. بخشی از شعر او این بود: "فریاد زلالِ/نت های هزاران زبان/مستانه به پرواز/درآمده اند..."

پس از او "نیلوفر عیسی زاده" به شعر خوانی پرداخت. او شعر خود را این چنین آغاز کرد:

"نگفتم می‌میرم؟/ نگفتم دم ساحلم ؟ و باز/ دم دریا/و ادامه‌ی دیارم باقی است؟"

نفر بعد "ناصر کریمی" شعر خود را با این فرآمد آغاز کرد:

"ترسم اگر بود به جایی نمی رسیدم / که کهربای چشمت را / به عشق پیوند زنم/و نفس از سنگ بگیرم"

"حجت صالحین" آخرین نفر این بخش جلسه بود که بخشی از شعر او را می خوانیم:

"میان انگشت‌هایم چسبیده بود/ترسید از حرارت ِلب‌هایم  بیفتد/اما تا بند آخر جا نزد"

چلچراغ (شعر سپید) در اهواز تابید

در بخش دوم نشست شعر سپید: احمد تمیمی، علیرضا ترابی زاده، اسفندیار زیلایی، مهدی احمد پوری، شهرزاد حیدری ، استاد محمد شریفی و در پایان استاد "علیرضا شکرریز" و "مهناز بهروزیان" شعر خوانی کردند.

بخشی از شعر اسفندیار زیلایی:

"گاهی می چکد/از انگشتانت واژه هایی که/بوی عشق را /خوشه خوشه/خیابان به خیابان/تنپوش تنم می کند.

بخشی از شعر "شهرزاد حیدری":

"صبح های زیادی را/در اوراق نااگاه/با خون وگره/در ناف وطن/خوانده ام..."

"مهناز بهروزیان"  هم در بخش دوم نشست شعر سپید خواند:

"کر کرده/دریا/ گوش‌ماهی ها را/ صدف ها فقط لب می‌زنند"

در پایان استاد "علیرضا شکرریز" با شعر خود که بخشی از آن را در زیر می‌خوانیم نشست را پایان دادند.

"پیراهنم را/جای خالی تو /اشغال کرده است"

در پایان نشست شعرخوانی نگاره ای به رسم یادگار گرفته شد.

منتقدان این نشست: استاد علیرضا شکرریز، استاد محمد شریفی، علیرضا مهربانی، احمدتمیمی، شهاب کریمی، حجت صالحین و علیرضا ترابی زاده بودند و در برخی موارد جابر محیط و ناصر کریمی نیز در مقام نقد نشستند.

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید
Tagsاهواز, حبیب خبر, مهناز بهروزیان, کتابخانه مرکزی اهواز, علیرضا شکرریز, محمد شریفی, انجمن شعر سپسد اهواز