امروز:
جمعه - 24 اسفند - 1403
ساعت :

 استاد هرمز فرهادی بابادی

برف ابر عشق روی تار مویم تا نشست

پلک بر هم بردم و ارابه ی دنیا گذشت

هر نفس انگیزه ی موری برای بودن است

 قطره می داند که در توفان چه بر دریا گذشت؟

گرچه راه عشق بی پایان و دور از مقصد ست

 از گدارش بی نهایت قیس بی لیلا گذشت

 پشت سر شام دریغ و پیش رو صبحی غریب

 کاروان عمر در آیا و در اما گذشت

 ارغوان در باد می گرید به حال ارغنون

 امتداد زندگی هم زشت و هم زیبا گذشت

 هرکسی از سرنوشت رفتن خود واقف ست

 کوهکن از کوه و مجنون از دل صحرا گذشت

 در درون دل خدای من اقامت کرده است

 در هوایش آرزو از عالم بالا گذشت

 اشک بوتیمار راز مرگ اقیانوس هاست

 در نگاه تشنه اش باران حسرت ها گذشت

 از شب دل پرسه های شعر وقتی شاعری

 از بلندای خیابان غزل تنها گذشت

 آسمان هم در خیال من به تصویر آمد و

 پرده پرده سایه ی ایهام از معنا گذشت

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید