نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
یک مترجم ادبی معتقد است: کتابها مثل بازار میمانند که اجناس خوب و بد در آن وجود دارد؛ عدهای که وضع مالی خوبی ندارند جنس بد میخرند و برعکس افرادی که وضع مالی بهتری دارند جنس خوب خریداری میکنند!
محمدرضا قلیچخانی در گفتوگو با ایسنا، درباره کتابهای پرفروش گفت: کتابهای پرفروش لزوما کتابهای بدی نیستند و چه بسا میبینیم نویسندههای پرفروش جایزه نوبل، پولیتزر، نوبل، منبوکر و... میبرند. وقتی عموم مردم علاقه نشان میدهند و استقبال میکنند لاجرم برخی کتابها جزو پرفروشها میشوند.
او همچنین به کتابهای بازاری یا به اصطلاح زرد گریز زد و گفت: این نوع کتابها به خاطر اینکه همه مردم قشر تحصیلکرده و فرهیخته و اهل اندیشه نیستند وجودشان مضر نیست و البته تعداد این نوع افراد در جوامع کم است.
این مترجم ادبی در همین زمینه ادامه داد: کتابها مثل بازار میمانند که اجناس خوب و بد در آن وجود دارد؛ عدهای که وضع مالی خوبی ندارند جنس بد میخرند و برعکس افرادی که وضع مالی بهتری دارند جنس خوب خریداری میکنند.
قلیچخانی رقابت میان ناشرها و مترجمها را برای تحویل سریع کتاب به بازار مضر دانست و اظهار کرد: عجله و شتاب در ترجمه بزرگترین آفت است.
وقتی در ترجمه عجله شود ـ به خصوص زمانی که مترجم کمتجربه باشد ـ به طور قطع آن کار ضعیف خواهد بود. البته مترجمهای باتجربه چنین کاری را انجام نخواهند داد.
او افزود: مترجم باتجربه زیر بار ترجمه کتاب ۵۰۰ صفحهای در دو یا سه ماه نمیرود ولی معمولا مترجمهای کمتجربه به ویژه آنهایی که جوانتر هستند و کتاب اول و دوم آنها است با شبنخوابی کتاب را در دو الی سه ماه ترجمه میکنند و آن کتاب به طور حتم پر از ایراد خواهد بود.
حبیب خبر: با خواندن این گفت و گو می توان نتیجه گرفت: هر مترجمی که این گونه اظهارنظر کند، حتمن نویسنده و کتاب شناس و از همه مهم تر مردم شناس بیستی است که منتها ۲ آن گُم شده و لازم است مثل "عطار" هفت شهر عشق را بگردد، شاید در اندر خم "کتابخانه" و نه "ترجمه" پیدایش کند و بتواند اهل کتاب را خوب بشناسد و فکر و اندیشه آن ها را به جیب شان گره نزند.
وقتی در شهرها، روستاها و دهستان ها، کتابخانه ها نور می افشانند، چرا باید در تاریکی بنشینیم و تیراندازی کنیم؟!
خدا رحمت کند حضرت مولانا را که در دفتر نخست مثنوی معنوی و در سرآغاز آن زحمت ما را کم کرد و چنین سرود:" ... هر کسی از ظن خود شد یار من/ از درون من نجست اسرار من.../... در نیابد حال پخته هیچ خام/ پس سخن کوتاه باید و السلام..."
ارسال نظر به عنوان مهمان