انتظار بهاری/ شعری از: ذوالفقار شریعت

انتظار بهاری/ شعری از: ذوالفقار شریعت

 چشم انتظار بهار بودم

 تا با تبریکی

 حوّل حالنا‌ام کنی،

 افسوس....

 که از زیبارویان

 جز حسرتی به دل نمی‌نشیند.

 

 این بهار هم برای تو

 شاعران

 این زخم‌های دهان گشوده تاریخ

 به پاییز

 به غروب‌های دلگیر

 به بغض‌های پنهان

 خو کرده‌اند.

 

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید
Tagsذوالفقار شریعت, شعر معاصر فارسی, شعر بهار, حبیب خبر