نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
در پاسخ به شعر سهره ی چالنگی
نه حتا در اندکی و بعد
بعدی نماند
که بُعدی باشد
برای بدر
در عجایب عجم در بدر
درقفای رویای بلوط ها
من سوختم بی خاکستر و
بی رشته ی دودی
آه از مردن های عمودی
در چشم انداز ها
بدری نبود
که حتاش در بدر هم
تا نگاه اش یا آه اش
قصیده ام باشد
مفلوک از ملالی هام
و تعجبی نیست که ماه
نشسته کنار بازنشسته ها
سیگار می کشد
رو به سوختن بلوط ها که ماییم
عمر سهره
چه بود در آواز
جز سرفه های سرطانی
و بر خون پاشیده ی او
بر بلوط ها
تنها ستاره گان شاعر بودند.
سوم تیر ۱۴۰۱
ارسال نظر به عنوان مهمان