سوگ سرود "اتابک حاجی پور" برای "یارمحمد اسدپور"

 

گریزگاهی نیست زندگی

که دیگر دست بازی ست در بازی مرگ

حتا اگر شاعر باشی و نهفته در جان کلمات

 تو را می یابد

 آن گونه که زندگی پیش از این یافته بودت

اکنون دیگر نه خواب های پلک تو را انتظار می کشند

و نه  خیابان ها

حالاکه سرشار از صدای نیامدنت رفتن را زمزمه می کنند

 

نه روزن حجره ی اندوه ات صدایت را می شناسد

نه آسمان زمین خورده ی شهر

رج می زند بال های کشیده دردت را

 

از نام ها تنها ردی برسنگ ها می گذرد...

* اتابک حاجی پور

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید