نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
با یاد و خاطره شهدای دفاع مقدس
عشق را حس می کنم در بند پوتین ها هنوز
مانده بهتی ارغوانی بر لب مین ها هنوز
خط به خط ، خط مقدّم پر شد از فرهاد ها
اشک های سرخ دارد چشم شیرین ها هنوز
هر شهیدی در شب حمله دعایی کرد و رفت
روی این لب های ما خشکیده آمین ها هنوز
هفت سینی از شهادت توی سنگر پهن بود
ما زمین گیریم در سین ها و یاسبن ها هنوز
منطقه از عطر ( زید الدین ) در این شب ها پر است
می زند در جاده های خاکی این دین ها هنوز !
بغض های ( کله قندی ) و ( قلاویزان ) و ( فاو)
مطمئنّم مانده توی لنز دوربین ها هنوز
می دود دنبال هر تابوت با چند استخوان
ذهن تنگ جیب ها و دست خورجین ها هنوز
با تمام راه های مبهم و خاکستری
عشق را حس می کنم در بند پوتین ها هنوز
فرهنگ دشتی
ارسال نظر به عنوان مهمان