"قصاص پرشکستن"/ شعری از: استاد مصطفی اسماعیلی "سینا"

 نای مرا چیزی شبیه عقده سائید/ تا بر فراز نیزه ها دیدم سرت را

 خون از گلویت می چکید اشک از دو چشمت/ خون خدا را دیدم و چشم ترت را

 یک نینوا اشک از دو چشمم ریختم تا/ در شطِ خون غلطیده دیدم پیکرت را

 گفتم بشویم با زلال اشک چشمم/ ماسیده خون های جدار بسترت را

 حجت قبول حق شد از نی من شنیدم/ لبیکِ یارب یاربِ با داورت را

 اقرا باسم ربک ای قران ناطق/ فصل الخطاب محتوی باورت را

 تاکی مدارا؟! بال پروازت شکستند/ فتوی بده حکم جهاد اکبرت را

  جاری نما آقا قصاص پرشکستن/ تا اینکه از صیاد پس گیرم پرت را

مصطفی اسماعیلی "سینا"

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید