امروز:
يكشنبه - 16 ارديبهشت - 1403
ساعت :

عشق و خون در کناره‌های کارون

 

علی یاری شاعر و منتقد ادبی کشورمان درباره مسعود میناوی و مجموعه‌ داستان «پَپَر و گل‌های کاغذی» او، یادداشتی نوشته است که با هم می خوانیم:

 

«مسعود میناوی (۱۳۸۷_۱۳۱۹) از نویسندگان دردمند، صاحب‌سبک و گزیده‌کار جنوب بود؛ از نسلی که «مکتب جنوب» را در داستان‌نویسی ایرانِ معاصر رقم زدند.

نسلی که در خلال داستان‌هاشان با توصیف‌هایی دقیق و جان‌گزا، تاریخِ پرغصه‌ جنوبِ روزگار معاصر و مدرنیسمِ نفت‌زده را در برابر چشم خواننده زنده می‌کنند.

 

در دهه‌های گذشته، داستان‌های بسیاری از میناوی در مجلات و جنگ‌های ادبی چاپ شد اما تا زمانی که زنده بود موفق به چاپ کارهایش به صورت کتاب نشد.

 

نشر افراز، مجموعه‌ داستان «پَپَر و گل‌های کاغذی» او را سال ۱۳۹۰ منتشر کرد.

داستان‌های این مجموعه همگی در حال و هوای خاص خوزستان و در بافتی از نخلستان، رودخانه، دریا، بندر، قاچاق و... پیش می‌روند.

داستان‌ها در کار تصویر دنیای درونی و بیرونی آدم‌های حاشیه‌اند؛ آدم‌هایی از همه‌جا رانده و مانده؛ آدم‌هایی با زخم‌هایی عمیق و ناسور بر تن و جان.

 

ایجاز و تصویرگری میناوی کم‌مانند است. قلم را به چابکی هر چه تمام‌تر بر کاغذ لغزانده است. نثرش پرتوان و جان‌دار و خواندنی و واقع‌نما است.

او مدت‌ها مرارت زندگی با قاچاقچیان بندرهای جنوب را به جان خریده بود تا در آنچه روایت می‌کند، زبان و فضا و جزییات، پذیرفتنی از آب در آید و چقدر در این کار سربلند از پس کار برآمده است.

 

 

همه‌ داستان‌های این مجموعه دلنشین‌اند؛ اما من داستان «عشق و خون در کناره‌های کارون» را بسیار دوست داشتم و دارم؛ داستانی از عشق و شور و دلدادگی هم‌وطنان عرب‌ به میهن عزیزمان ایران؛ داستانی که داغ و دریغِ خیانت و سوءتفاهم را روایت می‌کند و از عشق، بلیغ و دردمندانه سخن می‌گوید؛ از عشق که قربانی همیشگی حادثه‌هاست.»

 

مسعود میناوی قصه‌نویس جنوبی بود که به فضای بومی خوزستان و محیط صنعتی و کارگری آن می‌پرداخت.

او غیر از داستان‌هایی که در نشریاتی چون لوح، فردوسی، کیهان، جهان نو، دنیای سخن و جُنگ‌های مختلف ادبی به چاپ رساند، در اواخر عمر خود سه مجموعه داستان «پپر و گل‌های کاغذی»، «لنج عبود» و «اسکله خاکستری» خود را به انتشارات افراز سپرده بود.

میناوی پیش از چاپ این آثار در ۲ مرداد ۱۳۸۷ بر اثر عارضه قلبی در بیمارستان طالقانی تهران درگذشت.

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید