امروز:
دوشنبه - 17 ارديبهشت - 1403
ساعت :

فریدون صدیقی: منتقد، قاضی و بازجو نیست

نقد کردن همانقدر که می‌تواند عامل پیشرفت و اصلاح باشد، اگر از مسیر درست خود خارج شود و به تخریب و توهین بینجامد موجب آسیب‌های زیادی خواهد شد. از نگاه کارشناسان، هر منتقدی ابتدا باید با اخلاق و اصول نقد آشنا باشد تا از دایره انصاف خارج نشود و از طرفی محدودیت سلیقه‌ای برای منتقدان بوجود نیاید؛ چه با ما باشند و چه علیه ما.

به گزارش حبیب خبر به نقل از ایرناپلاس، نقد در اصطلاح، به مفهوم داوری و قضاوت دوجانبه در مورد یک گزاره‌ یا به عبارت دیگر شناختن محاسن از معایب است. انتقاد کردن می‌تواند عامل مهمی برای سازنده بودن و پیشرفت باشد یا اینکه در مقابل بازدارنده و مخرب هم باشد. با پیشرفت و تکامل جوامع و ازدیاد رسانه‌ها نقد کردن شکل و شمایل جدیدی به خود گرفت. به طوری که صاحب‌نظران بسیاری در کشورهای مختلف و در زمینه‌های گوناگون هستند که تنها در این زمینه فعالیت می‌کنند و نقطه نظراتشان هم تاثیرگذار و حتی گاهی تعیین کننده است.

نقدهایی که امروزه توسط برخی منتقدان اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، ورزشی و ...  مطرح می‌شود، گاهی حواشی و جنجال‌های مختلفی در جامعه ایجاد می‌کنند. البته زمانی این اتفاق می‌افتد که نقد کردن از مسیر اصلی خود خارج شود که در نتیجه به توهین، تخریب و تحمیل عقیده منجر می‌شود. اتفاقی که امروزه و به وفور در کشورهای مختلفی شاهدیم و به دلیل در دسترس بودن رسانه‌ها، به سرعت و در همه جا انتشار پیدا می‌کنند و جنجال‌آفرین می‌شوند. برای بسیاری از فیلم‌های سینمایی این اتفاق افتاده که در هنگام نقد آن اثر، میان منتقدان و سازندگان کشمکش به وجود آمده است و حتی گاهی به توهین و افترا هم ختم می‌شود.

اتفاقی که این روزها در فضای رسانه‌ای و میان برخی از مسئولان شاهدیم، نمونه‌ای از نقد افسار گسیخته به دولت یا شخصیت‌های بلندپایه است که بیشتر به تخریب و توهین شبیه است تا نقد. این رفتار آنقدر زشت بود که با واکنش رهبر معظم انقلاب نیز مواجه شد و ایشان در این زمینه تذکر شدیدی دادند.

با هدف کنکاش در حوزه نقد و انتقاد درست، با فریدون صدیقی استاد رسانه و مدرس روزنامه‌نگاری درباره اخلاق نقد و اصول و قواعد آن گفت‌وگو کردیم.

 اهمیت شناخت فرد نقدکننده از موضوع 
صدیقی درباره اخلاق نقد و قواعد و اصولی که باید هنگام نقد کردن رعایت شود، به خبرنگار ایرناپلاس گفت: تحلیل، ارزیابی و نقد یک موضوع باید مبتنی بر قواعد و عواملی باشد که این عوامل مجموعه‌ای از اصول نقد را تشکیل می‌دهند. نکته اول شناخت فرد نقدکننده از موضوعی است که می‌خواهد نقد کند. یعنی فرد باید موضوع و جهان مساله‌ای را  که می‌خواهد نقد کند بشناسد. فرقی ندارد که موضوع سیاست، ادب یا هنر باشد. برای مثال اگر سیاست باشد باید منتقد بداند که به کدام وجه از سیاست می‌خواهد بپردازد و نسبت به آن شناخت داشته باشد. البته منظور از این شناخت، شناخت عمومی و کلی نیست که هر کسی نسبت به هر موضوعی دارد. بلکه برای نقد کردن، شناخت عمیق‌تر و تخصصی‌تری لازم است.

این استاد روزنامه‌نگاری، قانون دوم نقد را اینگونه توضیح داد: کسی که درباره کارکرد یک شخص اظهارنظر می‌کند باید آن شخص را بشناسد و از میزان تجربه‌های آن اطلاع داشته باشد؛ همچنین نقدشونده چه میزان دانش دارد و دامنه و آستانه مسئولیتش تا چه اندازه است؟‌ آیا تنها عملکرد آن شخص نقد می‌شود یا به او اتهام‌هایی هم وارد می‌شود؟ به عنوان مثال وقتی به یک مسئولی گفته می‌شود وعده‌هایی که داده را عملی نکرده است، در ابتدا باید بررسی شود که آیا خودش نخواسته وعده‌هایش را عملی کند یا ظرفیت‌ها و توانایی‌های انجام این کار را نداشته یا اینکه توانایی‌، قابلیت‌ و تجربه‌های آن را داشته اما در حال حاضر آن مسئول، اختیارت کافی ندارد و از وی سلب شده است.

منتقد باید جایگاه خود را بداند
صدیقی در ادامه با بیان اینکه شناخت مسئولیت و اختیارات نقدشونده در هر حوزه‌ای که فعالیت می‌کند به ما کمک می‌کند درست قضاوت کنیم، افزود: نکته بعدی اینکه وقتی نقد می‌کنیم باید ویژگی‌های قابل اعتنایی که شخص نقدشونده دارد را بیان کنیم و آنچه را که به عنوان یک کارکرد تولید کرده مطرح کنیم و سپس کمبودها و نکاتی که نادیده ‌گرفته شده است را بررسی و نقد کنیم.
در هر صورت برای نقد کردن باید موضوع و بستر شکل‌گیری‌ آن را بشناسیم. اینها موارد کلی هستند که یک نقاد به طور حتم باید رعایت کند. اخلاق حرفه‌ای یعنی اینکه توهین نکنیم و شان و منزلت کسی که مورد نقد قرار می‌گیرد را حفظ کنیم. اگر کار کسی را هم نقد می‌کنیم حق نداریم به او توهین کنیم.
نکته مهم دیگر اینکه فرد نقدکننده نه قاضی است و نه بازجو و حق ندارد به دلیل پیشبرد اهدافش در قبال موضوع کنکاش کند و با لحن، صدا و ادبیات توهین‌کننده و برخورنده، نقد کند. همچنین باید دید شخص انتقادکننده چه کسی است و باید بداند که چه جایگاهی دارد. برای مثال اگر نماینده مجلس است با چه تعداد آرا نماینده شده؟ دانش، سن و سال و تجربه‌هایش چقدر است؟ چه کارکردهایی در حوزه مورد نظر دارد؟ باید در ابتدا به خود نگاه کند که کجا، چرا و چگونه ایستاده است؟ این روزنامه‌نگار پیشکسوت با تاکید بر اینکه منتقد باید هنگام نقد و بررسی راهکار ارائه دهد، افزود: معایب دلالت بر این دارد که کاری در یک موقعیت و شرایط درست انجام نشده است، در حالی که می‌توانست درست انجام شود. چگونگی انجام درست آن کار، راه‌حل می‌شود. به عبارت دیگر هنگام نقد کردن باید راه‌حل درون‌زا باشد. نقد، بررسی، ارزیابی و تحلیل باید واقع‌بینانه، آگاهانه و با شناخت کامل انجام شود. حتی اگر در پایان گفته نشود که چه کارهایی باید انجام شود، در میان نقد و تحلیل باید راه‌حل از آن بیرون بیاید.به طور مثال رئیس‌جمهوری چرا این کار را نمی‌کند؟ یا فلان رئیس باشگاه فوتبال چرا اینگونه عمل می‌کند؟
منتقد باید بر فضا و مناسبات بالادستی با پایین‌دستی و میان‌دستی آگاهی داشته باشد. به طور نمونه، فدراسیون فوتبال را بشناسد تا متوجه شود مدیرعامل یک باشگاهی که دولتی هست چرا اینگونه عمل می‌کند؟ در واقع با قضاوتی درست انتقاد کنیم. قضاوت هم باید واقع‌بینانه، منصفانه، آگاهانه و متعهدانه باشد. ما در موضوعی که دلبسته‌اش نیستیم و اصلا مساله ما نیست نباید دخالت کنیم. باید با آن موضوع آشنا باشیم.

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید