امروز:
پنجشنبه - 23 اسفند - 1403
ساعت :

به نام خداوند جان و خرد/ کزین برتر اندیشه بر نگذرد

سخن های رستم به نای و به رود/ بگفتند برِ پهلوانی سرود

بخشی از این نوشتار در آیین نکوداشت استاد بی بدیل آواز بهمن اعلادین پیشکش دوستان و یاران موسیقی در مسجدسلیمان ارایه شد. سفری به همراهی نیکان پژوهشگر، استاد پروفسور شهنی کرم زاده پدر ریاضی ایران،  دکتر یحیی حسن پور بختیاری، دکتر عباس نوروزی( همایون بخت یاری) احیاگر خط تعلیق در ایران، استاد غفور سخن دری و دکتر فرهنگ تیر گر موسیقدان ، دکتر مرادعلی سعیدی پور و استاد سید محمد موسوی

شاه نامه کاخ بلند نظم پارسی، کتاب تمدن، تاریخ ، فرهنگ ، هنر و موسیقی ایرانیان است. تنوع سازها، ریتم ها، آرنگ ها، در هنگامه های رزم و بزم و سوگ و سور و دلدادگی بشکوه و ژرف است و بی نظیراست،  چنانکه گویی خداوندگار سخن پارسی موسیقی دانی بزرگ است

در این مجال  به برخی از این سازها اشاره می کنم

۱- سازهای بزمی 

ابریشم یا اوریشم

ز آواز ابریشم و بانگ نای

سَمن عارضان پیش خُسرو به پای

 

۲- ساز بربّت که واژه ای پارسی آکدی است بَر به چَم یا به معنی سینه و بَت یعنی مرغابی (چونان که ما بخت یاری ها می گویم بت اوی )

چون این ساز شبیه سینه مرغ آبی ست

 

می و بربَت و نای بر ساختند

دل از بودنی ها بپرداختند

 

۳- چنگ از سازهای مشهور زهی ست

 

پرستندگان ایستاده به پای

آ با بربَت و چنگ و رامش سرای

 

۴- رباب یا تنبور

 

همه شب ز آوای چنگ و رباب

سپه را نیامد برآن دشت خواب

 

۵- رود

 

نوعی ساز تاری از روده گوسفند درست می شود

 

سخن های رَستم به نای و به رود

بگفتند بر پهلوانی سرود

 

۶- سازهای رزمی

 

تبیره ، دهل ، طبل ، کوس یا کُوس دهلی که دو سرش پهن و میان باریک است

 

تبیره برآمد ز پرده سرای

خروشیدن زنگ و هَندی درای

 

۷- جَرس زنگ ، زنگوله ، زنگ بزرگ  جسمی توخالی از آهن و مس که برآن کوبند

 

غَوَ پاسبانان و بانگ جَرس

همی آمد از دور از پیش و پس

 

۸- کوس: طبل بزرگ ، دهل

 

بزد کوس رویین و هندی درای

سوران سوی رزم کردند رای

 

۹- گاودم : چیزی که شبیه دم گاو سازند

 

خروش آمد و ناله ی گاو دُم

دم نای رویین و رویینه خُم

 

۱۰- چَنک ، سَنج که به اشتباه سنج می گویم

 

دف دایره دو طبق کوچک برنجی

 

بفرمود تا سَنج و هندی درای

به میدان درآرند با کرنای

 

۱۱- شیپور

نای کرنای کوچک از کرنای ، نفیر ، نای رومی

 

یکی بزمگاه است گفتی به جای

ز شیپور و نالیدن کرِ نای

 

خروش آمد و ناله ی کرِه نای

دم نای سِرغَین (سرنا) و هَندی  درای

 

کوس یا کُوس نماد و سمبل شروع جنگ است

چنانکه  هنگامی که رستم به کین خواهی  سیاوش سوداو یا سودابه را به دو نیم کرد؛ دستور نواختن نای رویین و کوس را می دهد و سپس آماده جنگ با افراسیاب و خون خواهی سیاوش می شوند

 

بزد کوس رویین و هَندی درای

سواران سوی رزم کردند رای

از آن پس یلان را همه برنشاند

بزد کوس رویین و لشکر براند

کنون کینه را کوس برپیل بست

همی جنگ مارا کند پیش دست

برآمد خروشیدن بوق و کُوس

به یک دست خُسرَو سپهدار تَوس

 

جالب است هر سازی در شاه نامه یک پیام خاص و ویژه دارد.

هنگامی که این سازها یعنی: کوس ، کرنای ، سرنا، بوق ، سنَج  به صدا در می آمدند چه شور و حالی و چه غوغایی برای سپاهیان پدید می آمد

 

شب آمد برآمد ز هر سو خروش

تو گفتی جهان را بِدَرید گوش

زمین را همی دل برآمد ز جای

زبس ناله ی بوق و شیپور و نای

 

ما در شاهکار خرد و اندیشه با یک اقیانوس پیام روبرو هستیم

بهترین ، برترین، و بشکوه ترین توصیف های شاه نامه در میدان جنگ است

در میدان های جنگ شاه نامه نامه غوعای عجیبی برپاست

دلیران و گردنکشان ، اسبان و مبارزان

 

و اما کرنا

کرنا سازی آشنا تری برای مابخت یاری هاست  که ما به شوند همین ارجمندی ها  که این ساز از ایران باستان تا شاه نامه و تا  امروز به فرهنگ ما بختیاری ها  کرده است که با یک آفرینش هنری نام آ را برای کرنا برگزیده ام که آلبومی با همین نام هم به زودی به بازار می آید

و چه به جاست بود  که ما در یادمان استاد بهمن اعلادین  از دو آ نام می بردیم که نبردیم دو آی که استادمسعود بختیاری خودش براین باور بود که بسیار مدیون آن هاست ، یکی استاد عطا جنگوک که کار بشکوه و بزرگ مال کنون اثر جاودانه ایشان را ساخته است، جنگوک رستمانه در کنار بهمن در قله ایستاده است 

حتی اگر ما نامش را هم بر زبان نیاوریم او با ماست چون فرهنگ مال کنون با ماست

 آمدیم رسیدیم به کرنا ساز آشنای بختیاری ها؛ سازی که در بزم ها و رزم ها و سوگ ها همراه همیشگی این رادمردان چوقا پوش آفتو به کول بوده است

 آ کرنا که استاد بهمن بخش بزرگی از موسیقی خودش را از آن وام گرفته بود

 برای پاس داشت موسیقی که سال ها از  که استاد بهمن خودش را مدیون این ساز می دانست و به شوند گفته های خودش بسیاری از مقام های موسیقی را از آن ساز گرفته بود. سازی کرنا که چوقا پوشان کُر پل بخت یاری چه لذت ها و چه رزم و بزم های که با این ساز کپ  نداشته اند  

موسیقی در شاه نامه بسیار جایگاه ژرف و ارجمندی دارد. امید که نسل فردای ایران زندگیش سراسر شور و شادی و موسیقی باشد

سرت سبز باد و تن و جان درست

مبادت کیانی کمرگاه سست

زنیکی دهش آفرین بر تو باد

فلک را گذر بر نگین تو باد

دوازدهم اردی بهشت ماه، هشتمین یادواره استاد بهمن اعلادین سالن شرکت نفت مسجد سلیمان

 

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید