نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
شعر تازهای از: "سیدعلی صالحی"
من تو را میشناسم کرونا
تا امروز
صد و سه روز وُ
چند ساعتِ ستمگر است
دارم زیرِ دندانِ این دیوارها
جویده میشوم،
با این حال
در برابرِ تکرار و کسالتِ این روزها
تسلیم...غیرِ ممکن است!
با امروز
صد و سه روز وُ
چند ساعتِ ستمگر است
صدایِ خُرد شدنِ استخوانهای خود را
از درونِ همین دیوارها میشنوم،
با این حال
من حالِ تو را خواهم گرفت
ویروسِ ولگردِ کوچهها!
برو...!
حوصلهات را ندارم بلند شوم بروم
گوشی را بردارم بپرسم
پیاده ی این شبِ ناپیدا کیست.
من تو را میشناسم کرونا
دستت را از روی زنگ بردار،
کسی خانه نیست!
ارسال نظر به عنوان مهمان