نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
دو شعر از: احمد دریس- آبادان
1
از بیمارستان ها
جواب شده بود
از کلانتری ها نا امید
مرده ام را می خواست نبود
زنده ام را می جست ندید
و بعد از چند روز
از من مرده ای یافت
از شعر
و زنده ای
به او
***
2
لعنتی
می ترسم یک روز
دلم بگیرد
هواییت بشوم
بروم سر یکی از قرارهای مان
یکی از قرارهای گذشته
تو نیایی
ومطمین ام که نمی آیی
و من بر نگردم
سرخانه و زندگی ام.
ارسال نظر به عنوان مهمان