شعری از جمشید مولایی(رایکا)

 

 

اشک هایم را برای لحظه ای

پاک کن

شاید

امیدی به برگشتن ام باشد

از پنجره ای پرت شدم

 به زمین

زمان متوقف شد

مدت هاست معلق ام

میان زمین و زمان ولی فرق نجیب زاده

 و عجیب زاده را

متوجه هستم ...! خالی از هیچ و پوچ

در کنگره های سراسری

از عشق سخن می گفت

عجیب زاده

و نجیب زاده همچنان لبخند می زد..!

اثبات کن

حرف را همه می زنند
 
من فقط عشق را خواب دیده ام..!

جمشید مولایی(رایکا)

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

کاربرانی که در این گفتگو شرکت کرده اند

نظرات (3)

  • علی .

    چهارشنبه 03 ارديبهشت 1399 - چهارشنبه, آوریل 22 2020 10:19:18pm

    درود استاد
    روزگار عجیب شده ،نجیب زاده رو باید در خواب دید

  • زهرا

    چهارشنبه 03 ارديبهشت 1399 - چهارشنبه, آوریل 22 2020 10:42:01pm

    ماشالله همشهری

  • حامد

    پنج شنبه 04 ارديبهشت 1399 - پنج شنبه, آوریل 23 2020 10:16:44am

    احسنت استاد غزیز وگرامی