با مشکلات اقتصادی که گریبان بنگاه های اقتصادی را گرفت، کارگران در دوره کرونا یکی پس از دیگری در صف تعدیل قرار گرفتند.

معیشت کارگران /به گزارش رکنا، حالا کارگرانی که با حداقل حقوق یا بیکاری باید زندگی خود را بگذرانند، مجبورند به جای ارتقا کیفیت زندگی به بقای خود فکر کنند.

 

بهبود کیفیت زندگی از روزگار کارگران حذف شده است و اولویت آنها زنده مانده است. کیفیت زندگی که آینده خانواده کارگران را غصب می کند.

فرشاد اسماعیلی، حقوقدان و پژوهشگر حقوق کار و کارگری در گفتگو با خبرنگار اجتماعی رکنا درباره تاثیر شیوع کرونا بر زندگی کارگران تاکید کرد: هر چند که پدیده کرونا حادثه غیرقابل پیش بینی بود اما شیوع این بیماری یک پدیده اجتماعی است و باید در بستر اجتماعی آن را نگاه کنیم و با زنجیره ای از مسائل دیگر مربوط به سلامت و رفاه کارگران گره خورده است.

کارد کرونا بر دمل چرکین زندگی کارگران

وی با بیان این که در بررسی کرونا در زندگی کارگران، میتوان به این موارد اشاره داشت : کرونا دمل چرکینی ترکاند و از این دمل چرکین امنیت شغلی کارگران به شکل تهاجمی بیرون ریخت. بخش بیمه های درمانی و سلامت، معیشت، دستمزدها، مسکن و... کارگران از این دمل چرکین بیرون ریخت. کرونا مانند کاردی بود که دمل چرکین عفونی زیر پوست طبقه کارگر را بیرون ریخت و نشان داد که چقدر امنیت شغلی کارگران آسیب پذیر است و کارفرما با یک نگرانی تولید به موضوع کارگران نگاه کردند. بسیاری از کارگران تعدیل نیرو و بسیاری دیگر اخراج شدند. بسیاری از کارگران نیز به مرخصی اجباری بدون حقوق رفتند.

حکمرانی نظام طبقاتی در مساله سلامت

این پژوهشگر حقوق کار و کارگری با اشاره به حوزه سلامت کارگران گفت: در همه گیری ویروس کرونا مشکلات مسئله سلامت و درمان کارگران آشکار شد و مشخص شد که مسئله سلامت نیز یک نظام طبقاتی حاکم است. کارگران به ویژه کارگران غیررسمی (دستفروشان، رانندگان، آزادکاران، احتمال کاران، معلم های خصوصی، کودکان کار، مهاجران و اتباع افغانستانی، زنان خانه دار و...) و حتی کارگران رسمی که بیمه نشده اند، درمان و حق سلامت با مشکل مواجه می شود و در بحران همه گیری کرونا چقدر این کارگران نتوانستند از امکانات سلامت برابر برخوردار باشند. چیزی که شاید تا پیش از این ضروری به نظر نمی رسید دفترچه بیمه بود اما در این بحران به واسطه نبود پوشش بیمه ای با کارگران با هزینه های وحشتناک و فقدان امکانات درمان روبرو شدند.

اختصاص تمام بیمه بیکاری برای اجاره خانه

این حقوقدان با اشاره به دیگر مشکل کارگران در بحران کووید-19 گفت: مسکن کارگران نیز در این دوره با مشکل روبرو شد. حقوق بسیاری از این کارگران به دلیل از دست دادن اضافه کاری یا مرخصی های اجباری بدون حقوق با مشکل روبرو شدند. بشی از 50-60درصد سبد معیشت کارگران به اجاره بهاست و نتوانستند این اجاره بها را تهیه کنند. حتی کارگرانی که از بیمه بیکاری استفاده کردند نیز با این مشکل روبرو شدند و کل درآمد خود را به اجاره بها اختصاص دادند و با بحران مواه شدند.

تغذیه کارگران به بحران رسید

فرشاد اسماعیلی اظهار کرد: مسکن کارگران نیز آسیب پذیر است و آنها را به راحتی در یک باتلاقی از بحران های پیوسته فرو می برد. عقب ماندگی های درمانی، رفاهی، دستمزدی، مسکن و حتی مسائل تغذیه ای کارگران نشان داد که به مرز آسیب پذیری عبور کرده و به بحران رسیده است و با سیلی صورت خود را سرخ می کنند. بحران کرونا تمام این مشکلات معیشتی کارگران را از زیر پوست این قشر بیرون کشید. کارگران در صنوف مختلف درست است که در وضعیت های متفاوت دستمزدی قرار دارند اما به ضرب و زور اضافه کاری، شغل دوم و استقراض از بانک توانستند عقب ماندگی های خود را در زندگی جبران کنند. اما در دوره کرونا اضافه کاری و شغل دوم و استقرار از بانک در قشر کارگر از بین رفت.

حذف اجباری تفریح کارگران برای جبران عقب ماندگی دستمزدی

وی با اشاره به این که تفریح بخشی از زندگی کارگران است، تاکید کرد: تفریح در زندگی کارگران به ناچار تعطیل شد. ولی با حذف اجباری تفریح از سبد خانوار، شرایط تغذیه کارگران بهبود پیدا نکرد و ما به ازای حذف اجباری تفریح چیزی به بخش های دیگر زندگی کارگران مانند تغذیه یا سلامت اضافه نشد. شیوع کرونا و مشخص شدن حذف اجباری تفریح نشان می دهد که پیش از این کارگران برای جبران عقب ماندگی دستمزدی از تفریح خود گذشته بودند. اگر تفریحی در سبد کالای کارگران وجود داشت باید به سبد غذایی آنها اضافه می شد.

طبقه کارگر بیشتر زندگی خود را کار می کند و ما به ازای کار خود دستمزد واقعی نمی گیرد. قاعده 8-8-8 سال ها با مبارزه کارگران حدود 100 سال پیش به دست آمد. این قاعده می گوید کارگران باید 8 ساعت کار، 8 تفریح و 8 ساعت استراحت کنند. یعنی کارگر در عین حال که کار می کند زندگی هم بکند. اما در این روزگار کارگران بیشتر برای بقا می جنگند وگرنه به میزان کاری که می کرد باید به تفریح و استراحت می پرداخت. اما این موضوع در گذشته زیر پوست این قشر پنهان بود و با کرونا مشکلات کارگران یرون ریخت.

کرونا یک ویروس سیاسی است

فرشاد اسماعیلی با تاکید بر این که کرونا یک بحران چند وجهی است، افزود: کرونا یک مسئله اجتماعی است و حتی از یک جنبه دیگر می توان آن را سیاسی دانست. چرا که بحران همه گیری کرونا در طبقه کارگر نشان داد که اراده سیاسی برای آماده سازی کارگران برای مقابله با این بحران وجود نداشته است. اگر کارگر دستمزد، امکانات تفریحی و رفاهی و معیشت خوبی داشت در مواجهه با کرونا با کاهش دستمزد و ساعت کار زندگی خود را ادامه دهد ولی کارگران چند پله پایین تر آمدند و بعضی از اقشار کارگری نیز سقوط کردند. چون در ماههای ابتدایی سال با اخراج های عظیمی روبرو بودیم. تجربه من نشان می دهد که شکایات کارگران افزایش یافت.

بحران دولت و تامین اجتماعی برای پرداخت بیمه بیکاری

این حقوق دان تاکید کرد: بحران بیکاری و کاهش درآمد کارگران باعث درخواستهای بیمه بیکاری بی سابقه شد. دولت و تامین اجتماعی نیز با بحران روبرو شدند چرا که برای پوشش این بیمه بیکاری منابع کافی در اختیار نداشت. بعد از همه گیری کرونا بحران های زندگی و معیشت کارگران علنی تر شد. دولت سیاست های موثر و کارآمدی برای حفظ اشتغال و امنیت شغلی کارگران برای مزایای درمانی و بیمه ای، تقویت و حمایت مسکن و امکانات رفاهی نداشته است. این سیاست های حداقلی مانند اعلام افزایش نیافتن بیش از 25 درصد اجاره بها، وام های یک میلیون تومانی محدود، بسته های حمایتی ناچیز ماسک و دستکش نتوانست سلامت و معیشت کارگران را تامین کند. با آمارهای وحشتناکی درباره ابتلای کارگران به ویژه شهرداری تهران و دیگر شهرها روبرو بودیم.

کارگران دچار مرگ معیشتی شدند

این پژوهشگر حقوق کار و کارگری با اشاره به این که بسیاری نتوانستند از بیمه بیکاری استفاده کنند، گفت: حفظ سلامتی و معیشتی این کارگران با بحران روبرو شد. این شرایط نشان می دهد سیاست هایی که بر جامعه حاکم است کارگر را مجبور می کند بین مرگ معیشتی و سلامت جسمی یکی را انتخاب کند. در حالی که باید موازنه ای بین این دو موضوع پیش می آمد و بخشی از سلامت و معیشت کارگران در برابر این ویروس حفظ شود تا دچار مرگ معیشتی نشوند. دولت باید مبالغی را در ازای اخراج و مرخصی های اجباری به کارگران ارائه می داد.

چه کسانی روی تخت بیمارستان بیمه می شوند؟

فرشاد اسماعیلی در پاسخ به این سوال که دولت اعلام کرده که افراد روی تخت بیمارستان بیمه می شوند، چرا می گویید در بخش سلامت مردم با مشکل روبرو هستند؟ تاکید کرد: مسئله این است که نظام بیمه ای ما طی 40 سال اخیر معکوس عمل کرده است. مسئله درمان باید در سه سطح باشد. سطح اول دولت باید درمان همگانی را به عهده گرفته و همه اقشار جامعه را با کمک بودجه کشور بیمه می کرد. در سطح دوم صندوق های بیمه ای (تامین اجتماعی، نیروهای مسلح و صندوق خاص) به صورت مشارکتی فعال می شدند. یعنی افراد بخشی از حقوق خود را به عنوان سهم بیمه به صندوق می پرداختند و صندوق به آنها خدمات درمانی ارائه کند.

سهم بیمه صندوق های بیمه ای از جیب کارگر تامین می شود نه دولت. سطح سوم بیمه های تکمیلی هستند که شرکت های خصوصی آن را ارائه می کنند که حالت تجاری دارد و به توافق طرفین انجام می شود و برخوردارتر ها از آن استفاده می کنند. مسئله در بیمه سطح اول و دوم است که جایشان تغییر کرده است. تامین اجتماعی نزدیک به 40میلیون نفر را بیمه کرده اند. خدماتی که بیمه های همگانی داده می شود باید کیفیت بهتری داشته باشد در حالی که کیفیت خدمات درمانی به بیمه های تکمیلی و صندوق های بیمه ای بهتر است.

پریسا هاشمی