امروز:
يكشنبه - 30 ارديبهشت - 1403
ساعت :

ده دقيقه مونده به 8 صبحه؛ اما سرمون خيلي شلوغه. تمام بر و بچ دفتر اومدن و دارن كار مي كنن. بچه نفتون هم كه ترك دفتر كرده بود به قهر، برگشته و داره تشكيل جلسه مي ده. از امروز مقرر شده كه جلسه پشت جلسه تشكيل بشه تا كسي بيكار نمونه و در عوض به مسايل، مشاكل و معاضل استان و هكذا ايستگاه نشاط پرداخته بشه تا ببينيم چي از توش در مياد؛ آيا سطح نشاط مردم بالا مي ره يا پايين مياد!

البته حُسنِ اين جلسه هاي پشت سر هم اينه كه كسي فرصت خاروندن سر پيدا نمي كنه چه برسه به اين كه بخواد بنشينه و زيرآب كسي رو بزنه يا غيبتي بكنه كه معمولن در نشست ها برقراره! هر چند در همين نشست ها و اون هم جلوي چشم آدم به راحتي مي برندت بالا دشمنان دانا و خيلي راحتم مي زنندت زمين نادانان دوست تا از كله ات بكنه پوست!

از حاشيه مي گذريم و مي پردازيم به متن. امروز بچه ها از 8 صب تا 12 شب جلسه تشكيل دادن؛ شايد هم به دو صب بكشه! سقف هر جلسه دو ساعته كه معمولن نيم ساعت دير شروع مي شه و مي چسبه به جلسه بعدي كه فقط دو سه نفري تغيير مي كنن! در حقيقت امروز 8 جلسه ترتيب دادن. انگاري يادشون رفته كسي 12 تا 14 جلسه نمي ذاره و وقت نمازه. شايدم فكر مي كنن ضرورت تشكيل اين جلسه ها واجب ترينه!!

بازم بگذريم. جلسه ي 8 تا 10 صب درباره ي ضرورت تشكيل جلسه ست؛ اما انگاري ساعت از هشت هم گذشته و كسي نيومده! بهتره يه زنگ بزنيم ببينيم چرا تا حالا كسي نيومده توي جلسه اول مون..؟!

فعلن ما آمار تشكيل جلسه هامون رو رسانه اي كنيم كه از همه چيز واجب تره!

جلسه ي 10 تا 12 صب درباره ي اشتغال از هر راه ممكن و دادن آمار و ارقامه. جلسه ساعت 12 تا 14 كه حضور پيدا نمي كنيم و مي رويم به اعمال مون برسيم. اما در جلسه ي 14 تا 16 حتمن بايد باشيم. چرا كه جلسه ي تصويب طرحاست. به عنوان مثال: به كسي كه يكي دو تا گوسفند داشته باشه، يه پولي مي ديم تا بره توي حياط خونش آغلي درست كنه و چند گوسفند بخره و پرورش بده كه هم خودش بره سر كار و هم درآمدي كسب كنه و هم آمار اشتغال مون توي استان بالا بره تا بتونيم توي كشور و در ميون استاناي ديگه پز بديم كه ما اينيم و شما اونيد! تازه مي تونن گاوا و گوسفنداشونو هم به ديگروني هم كه مي خوان وام چند صد ميليوني بگيرن قرض بدن! خوش به حال گاوا و گوسفندا كه از اين آغل به اون آغل در گردشن و برا خودشون حال مي كنن! 

از همه مهم تر، ساعت 16 تا 18 جلسه مون خاصه و بايد درباره ضرورت جلسه هاي پشت سر هم به بحث و تبادل نظر بپردازيم! اگر به نتيجه برسيم و ثابت بشه كه تشكيل جلسه پشت سر هم چيز كار درست و خوبيه حتمن سعي خواهيم كرد از ساعت 12 شب به بعد نيزجلسه بذاريم همراه با خوردن سحري تا اذان صبح كه ديگه نا نداشته باشيم از جامون بلند بشيم چه برسه به اين كه بخواهيم حرفي بزنيم يا في امان ا... بگيم!

البته از 18 تا 20 جلسه خوبي داريم كه مربوط مي شه به ستاد بحران كه مسوولان بايد گزارش بحراني بدن و بگن در بحران سيل چه كردن.

جلسه 20 تا 22 هم به ضرورت دعوت از مسوولاني كه تا كنون به مناطق سيل زده نيامدن يا فقط يك بار اومدن مي پردازيم و راه هاي دعوت از اونا رو بررسي مي كنيم. جلسه 10 تا 12 هم به دستاوردهاي اين جلسه و نيز هزينه هايي كه روي دست دولت گذاشته شده مي پردازيم تا ببينيم آيا مي شود از 12 ظهر تا دو صب هم تشكيل جلسه بديم يا اين كه برويم از مناطق سيل زده به صورت هوايي بازديد كنيم!

نكته مهم: با توجه به آغاز ماه مبارك رمضان، فقط خوردن غم و غصه مردم و هكذا خودمان- كه اين جلسه ها نمي گذارن به مشكل هاي نداشته مردم رسيدگي كنيم- در اين جلسه ها آزاده و منعي نداره؛ منتها در خوردن نبايد زياده روي نكنيم! البته سكوت در اين جلسه ها و پلك زدن هاي سنگين پشت سر هم- كه  مرحله پيش چرت است و گاهي هم با صداي زنگاي موبايلا رشته ي چرت مون از هم وا مي ره- اشكال نداره؛ چرا كه معمولن در اين جلسه ها آدم نگاه به بزرگ تر و ارشدتر خود مي كنه كه در اين راه استادن!

در حقيقت اين بود اهميت، ضرورت و نيز جايگاه جلسه هاي ما در استان و هكذا در ايستگاه نشاط كه انگاري تمومي نداره! تا جلسه ي بعدي كه دو دقيقه ي ديگه شروع مي شه و گويا تا دو نيمه شب ادامه داره صب امروز و نيز فرداي شما به خير باشه!

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید