نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
یک شاعر و خردهگیر، نگاه تلویزیون را به شعر مانند زنگ تفریح دانست و گفت: برنامههای تلویزیونی در سالهای اخیر-که به مشاعره و مسابقههای سطحی محدود شده است- نگاه سطحی به شعر است.
به گزارش حبیب خبر، "مصطفی محدثی خراسانی" در پی دیدار مقام معظم رهبری با شاعران، در گفتوگو با ایسنا بیان کرد: دیدار رهبری با شاعران، رخداد خجستهای است و با این دیدار به نوعی خون تازهای در رگ شعر و شاعران جریان پیدا میکند و سبب انگیزه، زایش و روحیه در شاعران میشود.
بخش عمدهای از سخنان مقام معظم رهبری در پایان دیدار، به وقوف تاریخی ایشان به شعر برمیگردد و بخشی دیگر هم به اطلاعاتی که از کانالها در بخش های مختلف به ایشان میرسد، و مشخص است این اطلاعات یکسویه نیست و از چند نگاه به ایشان میرسد و ایشان به جریان شعر اشراف پیدا میکنند.
او سپس با اشاره به محور سخنان رهبری درباره وضعیت شعر در تلویزیون، ابراز کرد: سالهاست شاعران در اینباره صحبت میکنند که رسانه ملی در شأن شعر سیاستگذاری و برنامهریزی ندارد و بیشتر به شعر به عنوان زنگ تفریح نگاه میکند؛ در حالی که در دهههای پیش برنامه وزین، سنگین و متینی درباره شعر داشتیم مانند برنامه «کاروان شعر» و برنامههایی که آقای ساعد باقری داشتند که کارهای ارزشمندی بودند؛ اما در سالهای اخیر برنامهها به مشاعره و مسابقههای سطحی محدود شده که نگاه سطحی به شعر هستند.
محدثی در ادامه با اشاره به برنامه «سرزمین شعر»، گفت: این برنامه خیلی خوب شروع شد و نقطه امیدی بود. بسیاری امیدوار شدند که بتوانند کار بزرگی انجام دهند. از دوره نخست که آزمون و خطا بود، بگذریم که با اقبال هم مواجه شد، از دورههای بعد این برنامه در مسیر دیگری افتاد. جمع محدودی در میان خودشان بدون استفاده از نگاههای کارشناسی بیشتر، برنامهریزی کردند و کار را به سمتی بردند که صدای آقا را هم درآوردند؛ کاری سطحی و چیزی در حد مسابقههای دیگری که برگزار میشود.
این شاعر درباره تأکید رهبری بر ساخت برنامههایی که منجر به تنزیل شأن شاعران نشود، ابراز کرد: آقا حتی وارد جزییات شدند و گفتند چطور برنامهریزی کنید. گفتند برنامه وزین و متین اختصاص دهید تا شاعری بیاید سر فرصت درباره شعر و سبک کارش توضیح دهد نه اینکه در میان گفتوگوهای شاعران و در میان ۱۰ گزینه دیگر، از شاعری بخواهید شعری بخواند.
*در شان شعر برنامه ها وزین و متین باشد و برای مردم گیرا
برنامه ویژه برای شعر داشته باشید که وقت مستوفی باشد و کارشناس بیاید درباره شاعری و کار شعر و شیوه شعر و پیشینه و اکنون و آینده، نگاه شاعر نسبت به شعر و شاعران حرف بزند. برنامه سنگین، وزین و متینی در شأن شعر داشته باشید. پیشنهادی بود که آقا فیالبداهه گفتند و قطعا اگر در رسانه ملی سیاستگذاری شود، میشود برنامههای دیگری هم پیشنهاد داد که هم شأن شعر به صورت تخصصی رعایت شود و هم برنامهای باشد که برای مردم گیرا باشد.
نمیگوییم برنامهای باشد که خیلی سنگین باشد که تنها شاعران مخاطبش شوند بلکه میتواند برنامه سنگین و متینی باشد که مخاطب عام هم داشته باشد.
محدثی خراسانی همچنین درباره جایگاه رسانهای شعر و تأثیری که این رسانه میتواند در کنار رسانههای دیگر داشته باشد، گفت: نگاه مقام معظم به شعر نگاه تاریخی و بر اساس وقوف تاریخی به جریان شعر است.
*رسانه ها نیاید رقیب شعر باشند
پیش از دوره معاصر و پیدا شدن رسانههای مختلف، تنها رسانه ما، شعر بود؛ تمام میراث فرهنگی، مذهبی و زندگی ملی ما در قالب شعر ثبت و ضبط و به نسلهای بعد منتقل شده است. قطعاً رسانههای دیگری که اکنون آمدهاند، میتوانند کمک کنند تا رسانه شعر تاثیرگذارتر باشد، نه اینکه بخواهند رقیب شعر باشند یا تاثیر آن را کم کنند.
شعر در جان ملت ما نهادینه شده است و نظام فکری و هویتی و فرهنگی با شعر ساخته شده و انتظار آقا این است که رسانههای دیگر بیایند و به تأثیرگذاری رسانه شعر کمک کنند.
او درباره سخنان مقام معظم رهبری درباره شعر عاشقانه نیز گفت: بهنظرم، نظر مقام معظم رهبری این بود که جریان شعر عاشقانه را بهعنوان ضرورتی که در جان انسان است، تقویت کنند. سوء تعبیری که در دوران معاصر درباره شعر عاشقانه بهوجود آمد این بود که شعر عاشقانه، شعری است که به مسایل مبتذل و تنانگی در شعر میپردازد.
* بزرگترین عاشقانهسراهای جهان
ایشان میخواستند این تلقی را درست کنند و بگویند بزرگترین شاعران زبان فارسی، مولانا، سعدی، حافظ و نظامی، بزرگترین عاشقانهسراهای جهان هستند. در واقع باید از این گنجینه و الگوهای بزرگی که داریم درس بگیریم و از آنها شیوه و زبان شعر عاشقانه را یاد بگیریم. قطعا قله شعر فارسی، عرفان است و عرفان مگر چیزی جز عشق است؟
او افزود: در دوره معاصر بهویژه پیش از انقلاب تلاشهایی میشد که تنانگی و مسایل اروتیک را بهعنوان شعر عاشقانه مطرح کنند و اثراتش تا امروز هم بر جای مانده و برخی هنوز دچار این توهم هستند و هیچکدام هم ماندگار نشدند و پایگاه درستی در ادبیات ما پیدا نکردند.
شما یکی از این تنانهسراهای دورههای معاصر را نام ببرید که اکنون با احترام از آنها یاد شود یا برای آنها در شعر فارسی جایگاهی قائل باشند. اما عاشقانهسراهایی که از گذشتگان ما آموختند، ماندگار شدند.
*شعرهای ابتهاج از درخشانترین عاشقانه معاصر است
همین آقای ابتهاج یکی از شاعران مطرح است که از بزرگان شعر فارسی یاد گرفته بود با چه طنین و لحنی شعر عاشقانه بگوید و از درخشانترین شعرهای عاشقانه معاصر، آثار اوست.
در میان شاعران دیگر، کتاب «دستور زبان عشق» آقای قیصر امینپور را نگاه بکنید، خواهید دید سرمشق زیبا و باشکوهی برای عاشقانهسرایی اصیل است.
این شاعر یادآور شد: رویکرد حضرت آقا این بود که شما شعر عاشقانه بگویید اما تعریف تان از شعر عاشقانه اشتباه نباشد.
محدثی خراسانی درباره رواج زبان گفتار رایج سطح پایین در اشعار نیز گفت: کسی منکر جایگاه زبان محاوره نیست؛ زبانی است که به شکل ترانه از این زبان استفاده میشود و ارتباط نزدیکتری با گفتار مردم و فرهنگ عامه مردم دارد و ظرفیت ارزشمندی هم دارد که میشود از آن بهره برد لکن باید مرز اینها مشخص شود.
* ترانههای رپِ بیمعنا و بیهویتی که امروز میشنویم!
شاعر وارد فضای محاوره گفتن میشود اما محاوره گفتن به زبان کوچه و بازاری سخن گفتن نیست و باید پشتوانه فرهنگ آن و پشتوانه ادبیات آن زبان را به همراه خود داشته باشد تا بتواند در واقع زبان محاورهای فرهنگ باشد؛ اما صرفاً زبان معیار را بشکنیم و محاورهای صحبت کنیم بدون اینکه اشرافی به پشتوانههای فرهنگی این زبان داشته باشیم، اثرش میشود ترانههای رپِ بیمعنا و بیهویتی که امروز میشنویم.
شوربختانه به مدد موسیقی و ملودی در ذهن و زبان نسل جوان ما هم راه پیدا میکند. باید حد و مرز اینها مشخص شود و با هم تداخل نداشته باشد.
ارسال نظر به عنوان مهمان