امروز:
جمعه - 24 اسفند - 1403
ساعت :

 اهواز- حبیب خبر:

 شبِ ۲۸ امرداد ۱۴۰۱ یاد "مجید زمانی اصل" افتادم.

 شاید شما خواننده گران قدر از همین ابتدای یادداشت ام بگویید: "مجید کیه؟"

 و اما مجید، شاعر اهوازی است و نویسنده، منتقد و مترجم زبردست که سال های سال چه در هنگام کار در شهرداری اهواز و چه بعد از بازنشستگی در گوشه ای از پیاده رو فلکه ۲۴ یا میدان شهدا، پاتوق کتاب فروشی داشت و به شاعر پیاده رو معروف و محبوب شد.

 انسانی صاف و صادق، بی شیله پیله، کتاب خوان و دارای نگاهی آسمانی و دلی دریایی که از ادبیات گذشته و حال ایران و جهان لبریز بوده و هست.

 با خود گفتم: مدتی است از آقا مجید خبرندارم؛ اما بذار کارم رو انجام بدم حتمن تماس می گیرم که یادم رفت تا اینکه حدود ساعت ۱۲ ظهر امروز ۲۸ امرداد ۱۴۰۱ تماس گرفت و دریافتم که دل ها چه قدر به هم نزدیک است و به حق درست گفته اند دل به دل راه دارد!

 نیم ساعتی با هم گپ زدیم و خداحافظی کرد...

 مجید را از ابتدای دهه شصت می شناسم. همچنین زنده یادان "سیدنعیم موسوی" و "آرش باران پور" شاعران و منتقدان خوب خوزستان و کشورمان که هر دو کتاب می فروختند...

 پاتوق بعداز ظهرهای من رفتن پهلوی مجید بود و نعیم و آرش و گپ و گفت هایی درباره شعر و مطبوعات...

 حتمن اطلاع دارید که اردی بهشت ماه امسال مجید سکته مغزی کرد. بیماری دیابت امانش را برید و کف پایش را زخم کرد و به ناچار هم در بیمارستانی در شیراز و هم در اهواز بستری شد و حتا برخی خبر درگذشت اش را هم به اشتباه درج کردند؛ اما هنگامی که ساعت دو ظهر روز پنج شنبه ۲۹ اردی بهشت ماه ۱۴۰۱ به عیادت اش رفتم و فهمید که عده ای او را به دیار باقی فرستاده اند؛ گفت: "بگو که هنوز آسمانی نشده ام و دارم ناهار می خورم!"

 زمانی اصل در روزهایی که در بیمارستان رازی اهواز بستری بود چند تن از مدیران و شاعران و هنرمندان خوزستانی را دید. از جمله صادق خلیلیان استاندار خوزستان، رضا کلاه کج مدیرکل فرهنگ و ارشاد و وحید کیانی مدیرکل کانون پرورش فکری خوزستان.

 مجید از نیروهای بازنشسته شهرداری اهواز است. اما چند بار ماموران سد معبر شهرداری کتاب هایش را جمع کردند و با خود بردند در حالی که در همان دوران در شهرداری مشغول به کار بود!

 تا زمانی که او در بیمارستان بود وعده ها شنید که غم هزینه های بیمارستان و دارو و درمان نخورد و از طریق صندوق هنر و شهرداری و استانداری خوزستان مورد حمایت قرار می گیرد اما تنها از کمک پنج میلیونی صندوق هنر بهره مند شد و مبلغ هشت میلیون هزینه درمان اش را فاکتور کرد و تحویل ارشاد خوزستان داد و آن ها هم همکاری لازم را انجام دادند و برای دریافت مبلغ هزینه ها به وزارت ارشاد فرستادند اما شوربختانه وزارت ارشاد فاکتورها را پس فرستاد و هیچ نگاهی به سابقه و نقش مجید زمانی اصل در انقلاب اسلامی و دفاع مقدس نینداختند و شاید هم ندانند که زمانی اصل چه کسی است و چرا باید او را کمک مالی کنند!

 "مجید"یی که نخستین شعر جنگ خود را پنج روز بعد از حمله صدام به خوزستان سرود و  برای نصرت رحمانی فرستاد که در مجله زن روز مسوولیت دو صفحه "سنگر شعر" را بر عهده داشت. شعرش در سنگر شعر درج شد.

او که در سال ۱۳۵۸ نخستین دفتر شعر خود را با نام «و عابری به جای من گریست» منتشر کرد در حالی که تنها هجده سال داشت.

او که تاکنون جایزه نخستین و سومین جشنواره شعر فجر را دریافت کرده و در آیین های زیادی مورد قدردانی قرار گرفته است.

نویسنده و منتقدی که علاوه بر سرایش شعر، دستی نیز در ترجمه، نقد ادبی، بازسرایی و نگارش مقالات ادبی دارد.

 از دفترهای شعر مجید زمانی اصل می‌توان به «خوابی در آینه»، «مزامیر پیاده‌رو»، «من از عشیره سوسن‌های‌ام»، «چکامه‌های ۵۰ سالگی»، «شاعر پیاده‌رو»، «اشعار وحیانی در اتاق زیرشیروانی»، "امضای خورشید بر جلد بلوط" اشاره کرد.

البته یکی از علاقه مندان به شعر خوزستانی و ساکن کشور استرالیا، وقتی در جریان بیماری و بستری شدن زمانی اصل قرار گرفت با گرفتن شماره کارت اش مبلغ ده میلیون تومان به حسابش واریز کرد.

آری! زنده نام سیروس رادمنش چه خوب سروده است:" دردا که شاعران تنها به راه گور زیبایند! شاعران، نویسندگان، مترجمان، منتقدان و در کل هنرمندان در این دنیای فانی نه دیده می شوند و نه مورد حمایت قرار می گیرند و تنها بعد از مرگ گورهای آن ها است که از سخنان نغز مسوولان بهره می برند!

گفتنی است: مجید زمانی اصل که این روزها فقط با ذره بین آن هم به سختی می تواند بخواند و بنویسد کتاب های شعر در حال آماده و نیز دست انتشارش را صوتی برای ناشران می فرستد که می توان به کتاب های زیر اشاره کرد.

مجموعه شعر "آوازهایی برای کولی ها به یاری لورکا"/ در ۳۳۰ صفحه در تهران زیر چاپ رفته و به زودی منتشر می شود.

کتاب "در استعاره مرگ پدرخوانده ام ژان کوکتو" شاعر فرانسوی برای چاپ برای نشر افراز ارسال شده است.

مجموعه هایکوهای "خداوند در خواب مورچگان راه می رود" قرار است به همت عبدالرحیم سعیدی راد چاپ شود.

مجموعه شعر "۶۳روز گشت کوهی روح با جک کرواک"/ نوشته شده و آماده برای ارسال به ناشر است.

زمانی اصل همچنین در حال نوشتن مجموعه شعر/" شعرخوانی کنار مزار ریموند کارور" است.

این هنرمند ارزشمند پی دی اف کتابی را که سال های جوانی نوشته بود با عنوان:" شکوفایی شعر در زمان خلاقیت ها" تقدیم پایگاه خبری- تحلیل حبیب خبر کرد که ان شاالله به صورت پاورقی در وب سایت درج خواهد شد.

مجید زمانی اصل در پایان گفت و گویش از وصیت اش گفت:

" اگر از دنیا رفتم، پیکرم را ببرید کنار بی بضاعت ها خاک کنید. منطقه سیده خدیجه نزدیک کوت عبداله. چرا که من شاعر بی بضاعت ها و پابرهنه ها بودم و هستم.

سنگ قبر هم نمی خواهم. تمام قبرم را سیمان کنید که این کار را از پدر روحانی شعرم زنده یاد" بیژن الهی" آموختم که سنگ قبرش سیمانی است.

من با قناعت زندگی کردم و با قناعت هم می میرم. نمی خواهم جنازه ام ابزار مهندسی شده بعضی از عالی جنابان باشد."

*حبیب اله بهرامی"شهنی"

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید