امروز:
جمعه - 24 اسفند - 1403
ساعت :

اشاره: خوزستان از استعدادهای بی بدیل و ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای در بخش های مختلف برخوردار است. در حوزه‌های نفت، گاز، پتروشیمی، فولاد، کشاورزی، ترانزیت و راه‌های ارتباطی دارای موقعیت‌های قابل ملاحظه‌ای است. به عنوان مثال: راه‌آهن خوزستان نه تنها باعث اتصال به عراق خواهد شد، که نقطه وصل به دریای مدیترانه خواهد بود و افق جدیدی در وضعیت حمل و نقل و ترانزیت کشور ایجاد خواهد کرد.

خوزستان از نظر صنایع جانبی نیشکر نیز منحصر به فرد است. به طور کلی، رتبه تاثیرگذاری خوزستان در اقتصاد کشور قابل توجه است. به عبارتی، حدود ۸۰ درصد درآمد ایران از خوزستان تأمین می‌شود و هرگونه اتفاق و رویداد ناگواری در استان می‌تواند کل درآمدهای اقتصاد ایران را تحت‌الشعاع قرار دهد.

در این باره دکتر "علی دژمان" استاد دانشگاه در گفت و گوي اختصاصي با هفته نامه "عصر توليد" به تشریح ظرفیت های خوزستان و دلایل توسعه نیافتگی و البته بالا بودن نرخ بیکاری در این استان پر پتانسیل پرداخته است.

او معتقد است: بیش ترین مشکل که در انحراف از سیاست ها، دخالت بیش از حد قوه مقننه در قوه مجریه است و شوربختانه قوه مجریه به خاطر حفظ کرسی قدرت، به آسانی دخالت قوه مقننه را می پذیرد و هر چیزی که قوه مقننه می گوید- حتا اگر سیاست به انحراف برود- اجرا می کند.

دژمان می گوید: در بحث انتخابات، شایسته سالاری اتفاق نمی افتد و منتخبان توانمندی انتخاب نمی شوند و شایستگان در حاشیه قرار می گیرند....

این گفت و گو را با هم بخوانیم:

 

*اگر بخواهیم وضعیت اقتصادی خوزستان را رزیابی کنیم، چه ظرفیت ها و چه جایگاهی دارد؟

خوزستان از نظر ظرفیت اقتصادی، دومین استان کشور بعد از تهران است اما از نظر توسعه یافتگی جزو استان های آخر کشور است. طبق آخرین آمار رتبه بیست و هشتم را دارد و این آمار نگران کننده ای است. استانی که تمام ظرفیت های اقتصادی نفت، گاز، پتروشیمی، تجارت دریایی و زمینی، مرز آبی، مرز خاکی، رودخانه های آب شیرین، زمین های حاصلخیز کشاورزی، چندین سد بالادستی، جاذبه های گردشگری طبیعی، جاذبه های گردشگری مناطق توریسمی جنگی، ظرفیت های فرهنگی همچون اربعین را دارد که سالانه بیش از 20 میلیون نفر و راهیان نور که بالغ بر ده میلیون نفر وارد این استان می شود و با وجود ظرفیت های بومی- محلی همچون دامداری، شیلات، کشاورزی؛ اما بالاترین نرخ بیکاری را در سطح کشور داریم.

استان همدان که فقط ظرفیت کشاورزی دارد، نرخ بیکاری اش ۶ و ۲ دهم درصد است اما خوزستان بالای ۱۵ درصد است. در واقع این مساله است که خیلی فاصله بین ظرفیت های استان و میان آن چیزی که هستیم و چیزی که باید باشیم، وجود دارد. این فاصله معناداری است که قطعا باید مسوولان استان پاسخ گوی آن باشند. به اعتقاد بنده این توسعه نیافتگی هم ریشه های فرهنگی مردمی و هم ریشه های حاکمیتی  دارد.

 

*ارتباط ریشه های فرهنگی مردمی با نرخ بیکاری بالا در چیست؟

 در حوزه های مردمی نگاهِ صرفا نفتی، هم بر نگرش مردم ما سایه افکنده هم بر نگرش مسوولان ما. به طور طبیعی هر خانواده ای که فرزندش فارغ التحصیل می شود به امید شاغل شدن در شرکت نفت برنامه ریزی می کند. نگاه مردم و مسوولان به نفت است و نگاه کارآفرینی و نگاهی که ظرفیت های بالفعل استان را به سمت شان گرایش پیدا کنیم، نداریم.

مشکل دیگری که در حوزه فرهنگ مردمی داریم و خیلی تاثیر گذار است بحث انتخاب های مردمی در شورای شهر و روستا و در مجلس شورای اسلامی است. منتخبان مردم طبیعتا باید عصاره فکر مردم باشند اما معمولا این که نگرش های قومیتی، جغرافیایی و سرزمینی همچون همسایه بودن، همشهری بودن، همزبان بودن، همکلاسی بودن، این هم ها، معیار انتخاب مردم است؛ قطعا نمایندگان توانمندی انتخاب نمی شوند؛ شایسته سالاری اتفاق نمی افتد و شایستگان در حاشیه قرار می گیرند.

این دور باطل که از مردم شروع می شود در انتخاب ها و انتصاب های نامطلوب که به تبع همان گرایش های قومی، زبانی، نژادی و جغرافیایی اتفاق می افتد و دور باطلی را  شروع می کند و متاسفانه این دور باطل، باعث می شود که ساختار انتصابی و اداری ما یک ساختار معیوبِ مبتنی بر همین گرایش ها باشد و نوع خدمات دهی هم بر اساس همین گرایش هاست؛ به گونه ای هویت های قومی، محلی بر هویت های ملی و استانی ترجیح داده می شود. به طور مثال: اولویت اول یک نماینده، خانواده و طایفه اش می شود و بعد شهر و استان، در صورتی که باید اولویت منافع ملی، استان و شهرستان و بعد قوم و زبان و فامیل و همسایه باشد.  ولی شوربختانه در خوزستان، هویت های خرده فرهنگی مان بر هویت های ملی مان می چربد و این اتفاقات باعث می شود که فاصله زیادی داشته باشیم با منتخبان عملگرایی که منافع ملی را به مسایل ریز ترجیح می دهند.

 

*نمونه ای از تاثیر این انتخاب ها را بر توسعه بیان بفرمایید

چند مثال مصداقی را عرض می کنم: در برنامه چهارم توسعه؛ تنها برنامه  ای که سند ملی استانی داشت؛ یک سری شاخص های کمی و کیفی برای استان پیش ببنی کردند؛ شوربختانه برنامه چهارم به پایان رسید اما به سند ملی استانی هیچ توجهی نشد؛ خیلی از مدیران کل می گفتند: نخستین بار است این سند را می بینیم؛ خیلی از نمایندگان نمی دانستند سند توسعه ملی استانی هم داریم یا در برنامه چهارم پیس بینی شده بود که راه آهن اهواز - شیراز مطالعه می شود؛ در برنامه پنجم باید شروع می شد و در برنامه ششم باید به اتمام می رسید؛ برنامه ششم رو به پایان است اما مطالعه راه آهن اهواز- شیراز انجام نشده است. این نشان می دهد که اولویت نخست منتخبان و مسوولان و مدیران خوزستان، مسایل کلان استانی نیست، شاخص نگری نمی کنند؛ به همین دلیل دنبال مسایل آنی و سطحی هستند و وقت را تلف می کنند!

یا قرار بود راه آهن اهواز- بندر امام؛ اهواز- بندر خرمشهر؛ اهواز- اندیمشک، دو خطه شود اما اتفاق نیفتاد! این همه شاخص ها می توانست استان را متحول کند؛ در سایر شاخص ها نیز چنین وضعی داریم.

 

*آیا به آنچه  که در حوزه حمایت از سرمایه گذاری، برنامه ریزی و سیاستگذاری شده بود؛ عمل شده است؟

در بحث حمایت از سرمایه گذاری، شاخص های متعددی برای به وجودآوردن رونق اقتصادی، پیش بینی شده بود که شوربختانه آن شاخص ها اصلا محقق نشد، لذا می بینم همان نگرش های فرهنگی، قومیتی و جغرافیایی، اولویت کارهای شعاری و تبلیغی و رضایت مندی مقطعی در استان بر نگرش مدیریتی و مطلوبیت حاکم شده است.

اگر به بنیاد مسکن استان مراجعه کنید، سالانه بیش از ۶۰۰ پروژه به مناقصه گذاشته می شود ولی وقتی دقت می کنیم، پروژه هایی هستند که خرد خرد اجرا می شوند. به صورت هدفمند اولویت بندی نمی کنیم، به این معنا که به جای اجرای ۶۰۰ پروژه در ۶۰۰ روستا می توان۶۰ پروژه را در ۶۰ روستای بزرگ انجام داد تا توسعه اقتصادی محقق شود؛ اما از آنجایی که آمایش سرزمینی انجام ندادیم و هزینه ها را متمرکز نکرده ایم، فقط پخش کردیم و حیف شدند.

برای مثال: در یک روستا ۵۰ میلیون تومان بهسازی می کنیم اما در حد یک زیر سازی بوده. اگر اعتبار ده میلیاردی را که به ده روستا می دهیم به یک روستا می دادیم، زیرسازی و بهسازی و آسفالت و جدول کاری می شد و ارتباط اش با شهر برقرار می شد؛ قطعا این ماندگار تر بود اما بسیار اتفاق افتاده که این اعتبار را بین ده تا روستا تقسیم‌ کردیم ۱۰ پروژه ۱۰۰ میلیون تومانی ناقص ماندند و با نخستین باران از بین رفتند. سال بعد دوباره روز از نو روزی از نو! چهل سال است که داریم در روستاها خدمات می کنیم، اماروستاهای مان هنوز از توسعه عقب مانده اند! دلیل اش این است که اولویت بندی نکرده ایم؛ آمایش سرزمینی انجام نداده ایم و خدمات بر اساس یک رضایت مندی مقطعی و تبلیغات سیاسی نمادین بوده است!

 

*به نظر شما دلیل این مشکل ها در برنامه ریزی هاست؟

خیر؛ مشکل استراتژیک در کشور و استان نداریم. کشور ما در برنامه ریزی و استراتژی، جزو کشورهای برتر دنیاست. ما در اجرا مشکل داریم یا مدیران مان متناسب با ظرفیت هایی که به آن ها داده شده، نیستند. به عبارتی تخصص و توانش را ندارند یا وسیله ای که برای رسیدن به هدف انتخاب کرده ایم، متناسب نیست.

به طور مثال: یکی  از بزرگ ترین معضل ها در خوزستان حاشیه نشینی است. بی توجهی به توسعه روستایی باعث حاشیه نشینی می شود. به جای این که در روستاهای مان توسعه پایدار و شغل ایجاد کنیم و خدمات ارایه دهیم، زیرساخت هایِ ماندگاریِ مردم، مثل: جاده، بهداشت و آموزش فراهم کنیم و در کنارش اشتغال پایدار؛ دو شهرجدید شیرین شهر و رامین را به عنوان سرریز شهر اهواز ایجاد می کنیم و میلیاردها تومان در این دو شهر هزینه می کنیم اما هیچ سکنه ای ندارند؛ در حالی که اگر این ‌میلیاردها تومان پول را در توسعه روستایی هزینه می کردیم، این همه حاشیه نشینی در اهواز نداشتیم. حاشیه نشیانان از روستاهای اطراف به اهواز نقل مکان کرده اند. ملاشیه، عین دو از غرب استان؛ زرگان و شیبان از شمال استان؛ و حاشیه نشین های جنوب از سمت جنوب شرقی استان در اهواز ساکن شدند! لذا وسیله ای که برای رسیدن به اهداف استراتژی انتخاب کرده ایم، متناسب نیست. یکی از اشتباه ها در سیاست گذاری این است که وسیله را متناسب با هدف انتخاب نکرده ایم و این مشکل در خوزستان بیداد می کند. در انتخاب راه های رسیدن به هدف مشکل داریم در انتخاب تاکتیک و ابزار مشکل داریم .

 

*به نظر شما به رغم ظرفیت های موجود، چه عاملی باعث توسعه نیافتگی در بخش اقتصادی است؟

در حوزه صنعت نگاه کنید؛ در شهری مثل ماهشهر، ۲۳ پتروشیمی داریم که صنعت ملی هستند. عواقبی که درمحل دارند بیش از سود آن هاست. حاشیه نشینی، آلودگی زیست محیطی، تورم، مهاجرت به استان های دیگر، تغییر اقلیم، از بین بردن شیلات منطقه و مواردی از این قبیل. در حالی که اگر صنایع پایین دستی را در نظر می گرفتیم، هم محیط پاک تر، هم اشتغال بیش تر و هم توسعه پایدارتری داشتیم. به  زنجیره ارزش محصولات پتروشیمی توجه نکرده ایم. صنعت آلاینده آن را داریم اما در نظر نگرفتیم و اجرا نکردیم، صنعت آلاینده کلان وجود دارد اما صنعت پایین دستی که آلودگی ندارد و اشتغالزاست و توسعه پایدار ایجاد می‌کند، نداریم. شهرک های صنعتی استان را بببنید، اغلب تعطیل هستند؛ زیرا در آمایش سرزمین ظرفیت سازی نکرده ایم.

 

*راه چاره چیست؟

یک شهر صنعتی است و در حال حاضر منطقه آزاد اروند را دارد. چرا صنایع تولیدی را به شهرک صنعتی آبادان نمی برند؟ چون در آمایش سرزمین ظرفیت سازی نکرده ایم. یا چرا در شهرک صنعتی مثل ماهشهر، صنایع پایین دستی پتروشیمی مستقر  نیست که زنجیره ارزش محصول را تکمیل کند؟ یا در شهرک صنعتی کشاورزی دزفول؛ صنایع تبدیلی کشاورزی در نظر نگرفتیم؟ ما در واقع آمایش سرزمینی و تناسب هدف با وسیله نداشتیم.

 

*ریشه این توسعه نیافتگی و مشکل ها در کجاست؟ آیا سازمان مدیریت و برنامه ریزی مقصر است؟

سازمان مدیریت و برنامه ریزی تاثیر گذار است و در تدوین سیاست ها، سیاست گذاری  و تامین اعتبار خوب عمل کرده است. شوربختانه نقش اصلی را قوه مقننه اجرا می کند؛ به عبارتی دخالت بیش از حد قوه مقننه در برنامه ها و سیاست های قوه مجریه باعث چنین مشکل های عظیمی می شود! قوه مقننه به جای این که بر اجرای سیاست ها نظارت کند، در اجرای آن ها دخالت می کند و باعث انحراف سیاست ها می شود و  قوه مجریه به خاطر حفظ کرسی قدرت، به آسانی دخالت قوه مقننه را می پذیرد و هر چیزی که قوه مقننه می گوید، حتی اگر سیاست به انحراف برود را اجرا می کند.

 

*آیا رسانه ها می توانند در اصلاح این ساختار نقشی داشته باشند؟

رسانه ها رکن چهارم دموکراسی هستند. بهترین بحث برای رسانه ها، شفافیت است. مشکلی که وجود دارد در بحث اقتصادی، این است که شفافیت وجود ندارد؛ اگر شفافیت  بود، رقابت هم سالم بود و اگر هر کسی اندازه توانش در حوزه اقتصادی وارد می شد قطعا این مشکل ها نبود؛ لذا بیش ترین کمکی که رسانه ها می توانند به حوزه اقتصادی داشته باشند، شفاف سازی است.گاهی رسانه ها تریبون افراد می شوند؛ به نظرم اگر که بتوانند روشنگری کنند و ظرفیت های بالقوه استان را هم شناسایی کنند، انحرافات اقتصادی را قلم بزنند، به موانع پیش روی سرمایه گذار بپردازند و صاحبان امضاهای مجاز را به سمتی ببرند که با سرعت و دقت بیش تر  و اولویت بهتر انتخاب کنند و تاثیر خود را بگذارند، شاید بشود امیدوار بود که وضعیت اقتصادی بهتری داشته باشیم و توسعه در این مسیر صورت گیرد.

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید