امروز:
شنبه - 1 ارديبهشت - 1403
ساعت :

 

محمدرضا باهنر

 باهنر اقدامات میرسلیم علیه قالیباف را ناشی از ناکامی‌هایی می‌داند که در رقابت با وی در مجلس با آن مواجه شد و می‌گوید که حرف‌های فتاح خیلی خردمندانه نبود و تکرار ادبیات بگم بگم رئیس دولت نهم و دهم ظلم است.

به گزارش حبیب خبر به نقل از ایلنا، محمدرضا باهنر  سیاستمدار اصولگرا مسائل مختلفی از جمله حوادث آبان ماه، حواشی پیرامون مجلس یازدهم و انتخابات ریاست جمهوری سال آینده را تحلیل و بررسی کرد.

این کنشگر سیاسی معتدل جریان اصول‌گرایی معتقد است صدا و سیما و نمایندگان مجلس در ناامید کردن و دامن زدن به بی اعتمادی مردم نقش موثری دارند و آنها هستند که بیش از آنچه اختلاس و دزدی رخ می‌دهد را بزرگ نمایی می‌کنند.

باهنر اقدامات میرسلیم علیه قالیباف را ناشی از ناکامی‌هایی می‌داند که در رقابت با وی در مجلس با آن مواجه شد و یادآور می‌شود که بارها از او خواسته از ریاست مجلس چشم پوشی کند تا جایگاهی درخور در مجلس به او تعلق گیرد، اما میرسلیم تاکید کرده حتی اگر یک رای بیاورم کوتاه نمی‌آیم. 

بخشی از گفت‌وگو با محمدرضا باهنر را در ادامه بخوانید:

برخی از نمایندگان مجلس آگاهی کاملی از اختیارات و وظایف خودشان ندارند

مجلسی تشکیل شده است که مدعی انقلاب گری است و با توجه به اینکه تعداد زیادی از آنها مجلس اولی هستند خیلی تلاش دارند که در تضاد با دولت عمل کنند آیا این موضوع را از نگاه سیاسی می‌دانید یا فکر می‌کنید آنها گمان می‌کنند این شکل از نظارت صحیح تر است؟

متاسفانه باید بگویم علی‌رغم اینکه نمایندگان مجلس آدم‌های دلسوز، فداکار، ایثارگر، انقلابی و دست پاک در مجلس بوده‌اند و این دوره هم تعدادشان زیاد است، یک اشکال اساسی در ساختار انتخابات داریم و آن اینکه نامزدهای انتخابات، حتی بعضا ریاست جمهوری آگاهی کاملی از اختیارات و وظایف خودشان ندارند و حتی از این بالاتر، اکثر رای دهندگان که ملت بزرگ ایران هستند نیز به وظایف نماینده یا رئیس جمهور آگاهی ندارند.

در نتیجه نامزد انتخاباتی وعده‌هایی به مردم می‌دهد که به دروغ ترجمه می‌شود، در حالی که بسیاری از این نماینده‌ها قصد دروغگویی ندارند و نمی‌خواهند خلاف به مردم بگویند اما اطلاع ندارند و از روی بی‌اطلاعی وعده‌هایی می‌دهند که نشدنی است. بنابراین بعد از شش ماه مردم به ویژه در حوزه های انتخابیه می‌گویند که فرد نماینده که به مجلس رفت وعده‌هایش را فراموش کرد. 

برخی از نمایندگانی که برای بار نخست به مجلس می‌آیند می‌گویند که در دوره‌های قبل هیچ کاری صورت نگرفته است و من می‌خواهم بیایم همه چیز را درست کنم، اما بعد از شش ماه که در مجلس حضور یافت می‌بیند خبری نیست، به طور مثال معلمی که نماینده شده می‌خواهد حقوق معلم‌ها افزایش پیدا کند و این وعده را داده است، متوجه می‌شود که به همین راحتی نمی‌توان این کار را انجام داد چراکه وقتی بودجه عمومی دولت نامتعادل باشد اگر ۱۰۰ هزار تومان به جیب معلم بگذاریم در بودجه عمومی نامتعادل با افزایش تورم چند برابر از جیبش دوباره برداشته می‌شود.

همین الان بودجه دولت نامتعادل است و حدود ۴۰ درصد ظاهراً کسری دارد. البته بنده مدعی هستم که بالای ۵۰ درصد کسری بودجه وجود دارد این کسری بودجه یعنی تورم، بالا رفتن قیمت طلا، ارز، ملک و حتی بسیاری از کالاهای مصرفی؛ و در نتیجه حقوق کارمند را به طور متوسط ۱۵ درصد افزایش می‌دهند اما باید تولد تورم ۴۰ درصدی را تحمل کند یعنی ۲۵ درصد برداشته‌اند.

میرسلیم نباید ادعایش درباره قالیباف را علنی می‌کرد

مجلس یازدهم با حواشی پیش از شروع انتخابات و در زمان بسته شدن لیست روبرو بود. بعد از پیروزی اصولگرایان و انتخاب رئیس دیوان محاسبات یا رئیس کتابخانه مجلس نیز شاهد برخی حواشی بودیم. از سویی آقای میرسلیم هم ادعای رشوه را مطرح کردند. آقای میرسلیم سال‌هاست که از مدیران ارشد نظام هستند و جایگاه های خیلی مهمی داشته‌اند، شما چه تحلیلی از این مساله دارید؟

اگر بخواهم تحلیل عمومی برای مجلس یازدهم داشته باشم باید بگویم که قسمت نخست مجلس یازدهم یعنی انتخاب هیئت رئیسه بسیار خوب جمع شد. حدود ۱۲ نفر ادعای ریاست مجلس و حدود ۳۰ نفر نیز ادعای نایب رییسی مجلس داشتند و من خیلی نگران بودم که اگر این دعواها به صحن علنی کشیده شود چه اتفاقی خواهد افتاد.

برخی از این دعواها در مذاکرات و گفت‌وگوها حل شد و این موضوع طبیعی است که موقع حل و فصل مشکلات بده و بستان‌هایی انجام می‌شود، به طور مثال به کسی که کاندیدای ریاست می‌شود گفته می‌شود که از شما لایق‌تر وجود دارد (که البته ممکن است نپذیرد و بگوید که من از همه لایق‌تر هستم) اما خوب طرف دیگر امکان رأی آوری ندارد و می‌تواند رئیس کمیسیون شود. برخی این موضوع را رشوه بده بستان می‌دانند در حالی که مذاکرات همین است.

برخی نیز ممکن است لایق باشند اما امکان رای آوری نداشته باشند یا به طور کل لایق نباشند آنها باید مجاب شوند که البته ممکن است تا آخر حتی مجاب هم نشوند به طور مثال حالا که اسم بردید آقای دکتر میرسلیم؛ ایشان از روز اول اگر خیز ریاست نگرفته بود می‌شد مسئولیت مناسبی در مجلس برایشان در نظر گرفت، اما تاکید کردند که کاندیدای ریاست می‌شوند ولو اینکه رای نیاورد. من در عالم سیاست این «ولو» را قبول ندارم. اینکه کاندیدا می‌شوم و ۱۰ رای بیاورم، یا محاسبه اشتباه بوده یا اینکه می‌گوید علی رغم اینکه یک رای داشته باشم هم می‌خواهم در موضع کاندیداتوری بیاستم که از نظر من در عالم سیاست چندان درست نیست.

با همه این شرایط ممکن است واقعیتی هم در مسائل مطرح شده باشد اما بیشتر ریشه در ناکامی‌ها دارد. یعنی می‌خواستم رئیس، نایب رئیس، رئیس کمیسیون شوم و نشد و حالا من می‌دانم و آقایان منتخب، این ظلم است. البته من قصدم افراد نیست و یک تحلیل عمومی مطرح کردم.

آقای میرسلیم یک ادعایی را مطرح کردند در مورد این ۶۰ میلیارد حالا این میزان که هیچی حتی اگر یک ریال هم رد و بدل شده باشد باید پیگیری کرد، اما نمی‌توان در تریبون عمومی بگوئیم کسی که در حال حاضر با ۲۰۰ رای بر کرسی ریاست مجلس نشسته، چه کرده است. 

سوال نخست این است که اگر از نظر شما چنین آدمی بوده چرا اسمت در هنگام لیست بستن کنار او قرار گرفته است؟ می بایست از همان ابتدا می‌گفتی که مثلاً اسم این فرد در لیست نباشد، یا اینکه یا اسم من در لیست باشد باشد یا اسم او.

نکته دوم اینکه اگر به این موضوع یقین داری چون مقام مسئول نیستی می‌توانی‌ از هر طریقی پیگیری کنی اما رسانه‌ای نکن، چرا که این جزو حقوق اساسی مردم است و آن فرد می‌تواند شکایت کند؛ دادگاه تشخیص می‌دهد چه زمانی افشا شود تو به عنوان مدعی حق نداری که آن را علنی کنی.

تکرار ادبیات بگم بگم رئیس دولت نهم و دهم ظلم است

آقای فتاح رئیس بنیاد مستضعفان صحبت‌هایی در مورد روسای جمهور پیشین کردند که خیلی جنجالی شد، نظر شما راجع به این صحبت ها چیست و چه ضرورتی داشت، آیا برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ بود؟

آقای فتاح قسم جلاله خورده‌اند که نمی‌خواهند در انتخابات ۱۴۰۰ شرکت کنند، اما در عالم سیاست هیچ چیز غیرممکن نیست. ممکن است آدم یک روز احساس تکلیف کند و بیاید و یک روز نه؛‌ مجموع حرف‌های ایشان خیلی خردمندانه نبود. با محاسبه نبود یعنی باید سبک و سنگین می‌کرد. یک موقع خدایی نکرده آدم می‌رود در ادبیات رئیس دولت نهم و دهم و بگم و نگم راه می‌اندازد که فکر می‌کنم ظلم است. چرا که ممکن است از این رهگذر یک دوره رئیس‌جمهور شود اما اینکه همه جای کشور را تخریب کند که من می‌خواهم رئیس‌جمهور شوم واقعاً ظلم است و عدالت نیست. 

من اصلا نمی خواهم متهم شان کنم اما ممکن است آقای فتاح این قصد [شرکت در انتخابات ]را داشته‌اند اما یک سری از حرف‌ها نظرشان را عوض کرده‌ باشد. آدم‌هایی که به مقامات بالا می‌رسند، گفتن یا نگفتنشان، لبخند و اخمشان هم  اثر دارد.

دعوت به تحریم انتخابات هنجارشکنی است

آیا افرادی مانند آقای حجاریان ضد نظام هستند؟

نمی‌خواهم اکنون در مورد آدم‌ها قضاوت کنم اما ما در بعد از انقلاب آدم‌هایی داشتیم که آمدند و می‌خواستند مجلس، قوه قضاییه و دولت را از اکثریت بیاندازند در انفجار هفت تیر نیز منافقین این قصد را داشتند، فرقش این بود که تعداد زیادی از نمایندگان مجلس شهید شدند و تعداد زخمی شده روز بعد با برانکارد در مجلس شرکت کردند تا مجلس حتی یک روز از اکثریت نیفتد.

اما در مجلس ششم عده‌ای گفتند می‌خواهیم استعفا دهیم تا مجلس از اکثریت بیفتد. نماینده‌ها می‌توانند رقیب احزاب باشد، احزاب می‌توانند رقیب احزاب باشند اما نمی‌توانند رقیب نظام باشند هیچ کشوری چنین اجازه‌ای را نمی‌دهد.

شما در آمریکا متصور شوید که از میان دو حزبی که فعالیت می‌کنند عده‌ای کمونیست بخواهند در انتخابات شرکت کنند نه تنها جامعه نمی‌پذیرد بلکه تا هفت نسل بعد از آن را نیز لوله می‌کنند.

نمی گویند صلاحیت ندارند بلکه پرونده از جد آنها پیدا می‌کنند که مالیات نداده است و بعد خود فرد و همه فرزندانش را زندان می‌کنند، نه به جرم سیاسی بلکه به جرم غیر سیاسی؛ هیچ نظامی با حاکمیت خود شوخی ندارد.

آقای حجاریان در مجلس ششم بعد از آنکه آقای هاشمی جزء لیست ما شد، به ما پیغام داد و گفت که یا هاشمی را از لیست بر می‌دارید یا همه‌تان را به دریا می فرستیم! اخیرا گویا آقای حجاریان گفته که هر نقدی هم داریم و هر تغییری که می‌خواهیم باید به پای صندوق رای برویم، ما هم همین را می‌گفتیم اما اگر بگویند انتخابات را  تحریم می‌کنیم این دیگر هنجارشکنی است.

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید