امروز:
يكشنبه - 30 ارديبهشت - 1403
ساعت :

آینده بازار سهام چه می‌شود؟

 یک کارشناس بازار سرمایه معتقد است: اگر تصمیم‌های درستی مانند افزایش سهام شناور شرکت‌های دولتی زودتر اجرایی می‌شد، بازار به وضعیت کنونی دچار نمی‌شد. حال چه باید کرد؟ آیا اقداماتی همچون حذف دامنه نوسان در حال حاضر راهگشاست؟

به گزارش ایرناپلاس، از ۱۹ مرداد تا ۱۹ شهریور، شاخص کل بورس ۲۵ درصد از سقف تاریخی خود ریزش کرده و از ۲ میلیون و ۷۸ هزار واحد به یک میلیون و ۵۵۶ هزار واحد رسیده و این اصلاح باعث نگرانی اشخاص حقیقی و خروج برخی از آن‌ها از بازار شده است.
در این هفته، شاخص کل بورس سه روز منفی بود و شاخص کل هم‌وزن نیز همه روزها را با نزول پشت سر گذاشت.

برای بررسی عوامل این روند نزولی و راهکارهای خروج بورس از وضعیت کنونی با محسن قاسمی دکترای مدیریت و تحلیلگر بازار سرمایه گفت‌وگو کردیم. فعالیت در سازمان بورس و اوراق بهادار و همچنین کارگزاری‌های مختلف در کارنامه قاسمی به چشم می‌خورد.

ابتدا به این بپردازیم که چرا به این نقطه رسیدیم. برخی کارشناسان معتقدند اظهارات ضد و نقیض و تغییرات چندباره مقررات از عوامل اصلی بود که باعث شد بازار دچار روند نزولی شود. تحلیل شما چیست؟
_ معمولاً در بازارهای مالی هنگامی که بازار حالت صعودی دارد، با کوچک‌ترین خبر مثبت، بازار واکنش‌های زیادی نشان می‌دهد. هنگامی که بازار وارد فاز اصلاحی و نزولی می‌شود، کوچک‌ترین خبر منفی منتج به تشدید روند نزولی می‌شود.

در فاصله زمانی حدود پنج‌ماهه، قیمت سهام صنایع مختلف در بورس با افزایش‌هایی مواجه شد که در تاریخ بورس بی‌سابقه بود. روزهایی را در بورس تجربه کرده‌ایم که دوره رونق به شمار می‌رفته‌اند. اما اینکه در یک دوره کوتاه چند ماهه، قیمت‌ها چند برابر شود، اتفاق بی‌نظیری محسوب می‌شود. ضمن اینکه در این دوره با گستردگی ذی‌نفعان بازار نیز مواجه شدیم. پیش از این، افراد کمی درگیر بورس بودند و در دوره‌های رکود افراد کمی متضرر می‌شدند.

اما در این دوره ذی‌نفعان بازار به‌طرز چشمگیری افزایش یافت، نزول بورس نیز منتج به این شده که طیف گسترده‌ای از افراد تحت تأثیر قرار گیرند. آقای فهیمی مدیرعامل شرکت سپرده‌گذاری مرکزی، آماری را اوایل مردادماه اعلام کردند که جالب توجه است. سال ۱۳۹۷ تعداد کدهای معاملاتی جدیدی که صادر شده ۱۰۰ هزار مورد بوده که در سال ۱۳۹۸ به ۹۰۰ هزار کد می‌رسد و در چهار ماه نخست امسال به چهار میلیون کد ‌رسید. طیف گسترده‌ای از این افراد آشنایی‌شان با بورس در پایین‌ترین سطح ممکن است.

این روند منتج به تقلیل‌گرایی در بورس شد و همه مفاهیم تخصصی که در بازار وجود داشت، به‌طرز عجیبی ساده‌سازی کردند. برای نمونه شرکت‌هایی را که سهمشان کمتر از یک هزار تومان قیمت داشت فهرست و سپس تحلیل می‌کردند از آنجایی که در ماه‌های آینده سهم هیچ شرکتی کمتر از هزار تومان نیست، پس خرید چنین شرکت‌هایی به‌صرفه است. آن هم در حالی که بازار سرمایه جزو تخصصی‌ترین بازارهای مالی محسوب می‌شود. ساده‌سازی مفاهیم باعث شد رسیدن بازار به نقطه‌ کنونی دور از انتظار نباشد.

شتابی که در همه‌گیر کردن بورس داشتیم و ورود گروهی از اشخاص حقیقی به بورس که آموزش‌های لازم را ندیده بودند؛ این دو مورد را آسیب اصلی ارزیابی می‌کنید؟
_ مساله این است که افراد به‌صورت مستقیم و به‌راحتی وارد این بازار شدند. در کشورهای توسعه یافته درصد بالایی از افراد در بورس فعالیت می‌کنند اما کسی نگفته که بخش زیادی از این افراد به‌طور غیرمستقیم در بورس فعالیت می‌کنند.

برای سرمایه‌گذاری مستقیم در بورس، دو شرط لازم است، یکی اینکه باید دانش و تخصص داشت و دیگر اینکه برای بررسی و تحلیل کردن وقت صرف کرد. بسیاری از متخصصان این بازار را می‌شناسم که گاهی بیش از ۳۰ سال در این بازار سابقه دارند، اما با وجود اینکه دانش آن را دارند، وقتی برای تحلیل کردن ندارند. در نتیجه به‌صورت غیرمستقیم در بازار سرمایه‌گذاری می‌کنند. سرمایه‌گذاری غیرمستقیم از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری و سبدگردانی ممکن است.

حُسن بازار سرمایه تبدیل به تهدید شده است
مورد دیگر بحث دسترسی آنلاین به سامانه معاملات است. این مورد از محاسن بازار سرمایه محسوب می‌شود؛ اما در دوره کنونی به یک تهدید بزرگ تبدیل شده است. در گذشته کسانی که می‌خواستند در بورس سرمایه‌گذاری کنند، به کارگزاری‌ها مراجعه می‌کردند. اگر می‌خواستند یک خرید غیرعادی انجام دهند، کارگزاری‌ها این افراد را راهنمایی کرده و به آن‌ها هشدار می‌دادند.
شرکتی را در نظر بگیرید که زیان انباشته‌ آن چند برابر سرمایه‌اش بوده و مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت است و تقریباً عملیات آن متوقف شده. کسی که می‌خواست سهام این شرکت را خریداری کند، از سوی کارگزاری به وی هشدار داده می‌شد. اما اکنون به‌راحتی نسبت به خرید و فروش سهم اقدام می‌کنند. آنچه اتفاق افتاد کوچک‌ترین پیامدهای این رویه است.
 

سبدگردانی زیر پنج میلیارد تومان را قبول نمی‌کردند شما بر آموزش افراد پیش از ورود به بازار سرمایه و پذیرفتن ریسک بازار از سوی سرمایه‌گذار تأکید دارید؛ یعنی همان مواردی که در این مدت رعایت نشد.
_ البته در چند ماه گذشته با پدیده دیگری نیز مواجه شدم. در این مدت افراد مختلف را تشویق کردم از طریق صندوق‌های سرمایه‌گذاری وارد بورس شوند. متأسفانه در آن زمان حتی این زیرساخت نیز فراهم نبود. از آنجایی که دوره رونق بود، هنگامی که افراد به صندوق‌های سرمایه‌گذاری مراجعه می‌کردند، موفق به خرید نمی‌شدند. زیرا این صندوق‌ها یا باید افزایش سرمایه دهند که واحدهای جدید داشته باشند و افراد جدید بتوانند در آن صندوق سرمایه‌گذاری کنند، یا اینکه باید برخی افراد واحد خود را ابطال کنند تا آن واحد برای فرد دیگری صادر شود.
در آن زمان نیز درخواست‌های این صندوق‌ها برای افزایش سرمایه دیر پاسخ داده شد و کسی نیز تمایل به ابطال واحد خود نداشت. همچنین سبدگردان‌ها به‌قدری با تقاضا مواجه بودند که برخی پول‌های کمتر از پنج میلیارد تومان را قبول نمی‌کردند. در نتیجه کسی که ارقامی کمتر از این داشت، نمی‌توانست سبدگردانی را پیدا کند. در نتیجه افراد تنها راهی که پیش روی خود می‌دیدند، خرید مستقیم سهام بود.   راهکارهایی که اکنون کارشناسان مطرح می‌کنند مبتنی بر حذف محدودیت از معاملات است که دو مورد اصلی آن دامنه نوسان و حجم مبناست. آیا اکنون زمان مناسبی برای این اقدام است؟
_ نکته‌ای به‌طور عام درباره بازارها وجود دارد. بازارها جای قیمت‌گذاری دارایی‌ها هستند، نه ارزش‌گذاری دارایی‌ها. در هیچ بازاری این الزام وجود ندارد ارزش واقعی دارایی در حال مبادله پرداخت شود. اگر بازار به شرایط بازار کارا نزدیک باشد، قیمت به ارزش واقعی نزدیک می‌شود. اما هر چه بازار از شرایط بازار کارا دورتر باشد، قیمت مبادله به همان نسبت پایین‌تر یا بالاتر از ارزش واقعی دارایی است. آنچه که این قیمت را تعیین می‌کند، سازوکار عرضه و تقاضا است.

در چند ماه گذشته با فشار زیادی از سمت تقاضا روبرو بودیم، طیف گسترده‌ای از افراد با منابع مالی زیاد خواهان خرید سهم بودند. در چند ماه نخست سال حدود ۱۰۰ هزار میلیارد تومان منابع وارد بازار سرمایه شد. در حالی که سمت عرضه به‌شدت محدود بود. میانگین سهام شناور آزاد در بورس ۲۰ درصد است. یعنی از ارزشی که برای بورس ذکر می‌شود، ۲۰ درصد قابل معامله است. ۸۰ درصد باقی‌مانده در اختیار سهامداران عمده است که عملاً معامله نمی‌شود.

سهامدار خُرد، فقط ۲۰ درصد بازار را در اختیار دارد

مدیریت شرکت‌ها را در اختیار دارند و نمی‌خواهند سهام خود را عرضه کنند؟
_ بله، این بخش از سهام به‌صورت خُرد در بازار معامله نمی‌شود. آن ۲۰ درصد میانگین نیز هنگامی که بازار حالت صعودی دارد، معمولاً فروشنده‌ها خیلی کم هستند و کمتر کسی راغب به فروش است. به همین سبب سمت عرضه محدود و سمت تقاضا پرفشار بود. طبیعی‌ترین اتفاق این بود که قیمت سهام به‌صورت تصاعدی افزایش می‌یابد.

اکنون که با بازار نزولی مواجه شدیم، عکس این مساله اتفاق افتاده است. عرضه به‌شدت زیاد شده و بازار اصطلاحاً ترسیده است. در چنین شرایطی برخی سهامداران می‌خواهند به هر قیمتی از بازار خارج شوند؛ در نتیجه سمت عرضه به‌شدت تقویت می‌شود. از سوی دیگر تقاضا برای خرید سهام کاهش می‌یابد. در یک ماه گذشته که روند نزولی بود، خروج پول از بورس اتفاق افتاد. روزهایی بود که چند هزار میلیارد تومان پول از بازار خارج می‌شد.

در چنین شرایط، به صلاح نیست راهکارهایی مطرح شود که وحشت بیشتر بازار را به همراه داشته باشد. اگر ۶ ماه پیش این پرسش مطرح می‌شد، پاسخ متفاوت بود. شخصاً موافق بودم که محدودیت را به‌طور کلی برداریم، زیرا در بورس‌های مختلف دنیا اصلاً محدودیتی به اسم دامنه نوسان وجود ندارد. اگر قرار است بورس مثلاً ۲۰ درصد سقوط کند، در یک روز اتفاق می‌افتد. پس از اینکه به قیمت‌هایی رسید که خریدار پیدا کرد، به یک تعادل می‌رسد.
در حالت نرمال و متعادل اگر دامنه نوسان حذف می‌شد، اتفاق مناسبی بود. حداقل باید برای آن برنامه‌ریزی می‌شد و اعلام می‌کردند که در یک بازه زمانی دو ساله دامنه نوسان حذف می‌شود.

اما در شرایطی که فضای ترس بر بازار حاکم شده، اگر دامنه نوسان نیز حذف شود، می‌تواند روند را تشدید کند. شنیدم که برخی به ناظر بازار پیشنهاد داده‌اند که شرکت‌ها افشای اطلاعات گروه الف اعلام کنند و پس از آن بدون دامنه نوسان باز شوند. هر چند گویا این موضوع منتفی شده است. باید در نظر بگیریم اصلاح یک سهم شاخص‌ساز که اغلب سهامداران آن را در پرتفوی خود دارند، ترس را در بازار دامن می‌زد.

یعنی اقدام درستی بود که در زمان مناسب انجام نشد؟
_ همین طور است. همچنین افزایش سهام شناور شرکت‌های دولتی اقدام بسیار خوبی بود که به تصویب هیات وزیران هم رسید. از تیر و مرداد این کار درباره شرکت‌های بزرگ مانند پالایشی‌ها آغاز شد.
اگر این اتفاق در اسفند سال گذشته انجام می‌شد، بازار به تعادل مناسبی می‌رسید. در آن دوره فشار تقاضا زیاد بود و افزایش عرضه می‌توانست پاسخ مناسبی باشد. متأسفانه این تصمیم و مواردی دیگری مانند کاهش حد اعتباری کارگزاری‌ها و... تصمیم‌های درستی بودند که در زمان بدی اجرایی شدند.

ادامه دارد...

گفت‌وگو از حامد حیدری

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید