... شد
اگر امام زمان می رسید جز تو در این خاک
کسی برای پذیرایی انتخاب نمی شد
اگر چه قلب همه تشنه ی جوانه زدن بود
تو انقلاب نمی کردی انقلاب نمی شد
فرهنگ دشتی ...
... شاعر این دیدارگاه، استاد "فرهنگ دشتی" از شهرستان آبادان بود که پس از فراخوانده شدن با صدای رسا گفت: "این روزها حال جهان در وضع هشدار است/ برخیز و فریادی بزن این کم ترین کار است/ در پیچ تاریخی دوران فتنه ...
... اجرا در موکب اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی خوزستان، در موکبِ کشت و صنعت کارون نیز با حضور مسوولان محلی این شهرستان برگزار شد.
گفتنی است: فرهنگ دشتی، اصغر رضایی گماری، علی پارسا نصب، آقای ولیزاده، سیما ...
تقدیم به محضر مبارک زینب کبری ( س)
آه ای حسین، ای عشق ... ای رویای شیرینم
از بعد عاشورا فقط خواب تو می بینم
اینجا درون این خرابه با نگاه تو
هر شب میان آسمان فانوس می چینم
این روزها با خطبه ...
فردا قلم ها قبضه ی شمشیر خواهد شد/ گرد و غبار ظلم دامن گیر خواهد شد
فردا به روی نیزه های ساکت و مبهوت/ خورشید بر روی زمین تکثیر خواهد شد
فردا زمین در زیر پای گرگ هایی مست/ من مطمئنم از خجالت ...
به مناسبت عید سعید غدیر خم
زمین لبخند زد صد شاخه گل از خار بالا رفت
کنار برکه وقتی از بلندی یار بالا رفت
خودش را باخت خورشید از خجالت آب شد وقتی
علی با نور فوق العاده و سرشار بالا رفت
...
تقدیم به محضر مبارک امام رضا (ع)
نشسته اند به پابوسی ات خیابان ها/به احترام تو صف می کشند گلدان ها
برای دیدنت آیینه ها چه بی تابند/کنار پای تو خم می شوند توفان ها
تو بی نظیر ترین اتفاق تاریخی/و ...
... خنجر است
از بار گریه ها کمر چاه هم شکست
اینجا فضای فاجعه هر روز بدتر است
در کوچه برق خنده ی شمشیر می وزد
مردی در انتظار نماز کبوتر است
* فرهنگ دشتی ...
... باب نمی شد
اگر امام زمان می رسید جز تو در این خاک
کسی برای پذیرایی انتخاب نمی شد
اگر چه قلب همه تشنه ی جوانه زدن بود
تو انقلاب نمی کردی انقلاب نمی شد
* فرهنگ دشتی ...
... از کوه سنگین تر به دوشش داغ را
سال های سال این داغ آشنای زینب است
**
آی نامردان بی غیرت! فدک را پس دهید
این که بخش کوچکی از خون بهای زینب است
*فرهنگ دشتی ...
... نیزه ها تفسیر خواهد شد
سهم زمین از دیدن خورشید خون آلود/فریادهای زخمی تکبیر خواهد شد
آیینه های تشنه را امروز دریابید/من مطمئن هستم که فردا دیر خواهد شد
فرهنگ دشتی/ آبادان ...
ماه افتاد و چاه با خود گفت
شب ما بی تظیر خواهد شد
ماه می خواند و چاه می فهمید
او نباشد کویر خواهد شد
پنجه در پنجه های قلعه شکفت
یک فرشته از آسمان پرسید
دست طوفان و قلب آرامش ...
... گلدسته ات ای عشق اذان می گویند
که پریشان بشود کار همه گیسوها
***
شد هوا روشن و در مسجد گوهرشادت
مانده ام خیره به این گنبد و این سوسوها
* فرهنگ دشتی ...