باز کن پنجره را ماه نشانم بدهید/ غزلی از: استاد هرمز فرهادی بابادی- شاعر معاصر

  باز کن پنجره را ماه نشانم بدهید

شوکرانم بدهید آنچه ندانم  بدهید

از همانی که از آن در خفقانم بدهید

خاطرم از عطش عشق بر آتش شده است

آنچه آتش بزند باز از آنم بدهید

صبح آغاز بهار ست پرستو نرسید

خبر تازه ای از فصل خزانم بدهید

قاصدک از من و از حال بدم بی خبر ست

ای کبوتر خبر از نامه رسانم  بدهید

تاکه یک شاخه گل سرخ سفارش بدهم

لحظه ای بر در این باغ امانم بدهید

پرده ها را ز تماشای دلم خط بزن و

باز کن پنجره را ماه نشانم بدهید

یا که فانوس بکارید به شب های دلم

یا که در معرض مهتاب کتانم بدهید

در تب هشت بهشت تو هوایی شده ام

فرصت دیدن در نقش جهانم بدهید

فیضی از عید غدیر تو نصیبم نشده ست

لااقل فطریه ای از رمضانم بدهید

هرمز فرهادی بابادی/ اصفهان- مهر ۹۸

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید