گذری بر اندیشه شعری بانو "زهرا جهانی"

هرگز به خواب رفته تکرار ابتدای روز را نمی فهمد/ هرمز فرهادی بابادی

     "این گونه که

     نگاه می کنم

       به رویش

        اطراف

      ریشه دواندنم

      طبیعی نیست

     چه گونه؟

    حساس نشوم‌

     به خاک؟

    دایره  دایره

     سرخ ننشیند

     بر پوستم؟

  چه در مشت داری

   که وقت پراکندن

    ریشه هایم

    به مکیدن رودخانه مایلند؟"

زهرا جهانی

****

چشم مثل چشم می بیند

تفاوت در نحوه ی نگریستن است

آن که در باران دویده است بیشتر از کسی خیس می شود که در زیر باران قدم زده است.

دو چشم تحت یک زاویه به متکایی خیره می شوند

چشم غیر شاعر به خواب می رسد و چشم شاعر بر شانه های پر به عقاب

ساده تر بگوبم دو نفر از پنجره ای به آسمان می نگرند یکی آسمان را زلال می بیند و دیگری تیره و تار.

شاعر در سروده ی پیش رو نبض سبز گیاه را لمس کرده است؛ از ریشه به شاخه می اندیشد

نفس بر اعماق زمین دارد و دیده بر ستیغ آسمان.

شانه هایش از ظلمت جنگل به سوی نور قد می کشد.

ریشه هایش آب های رودخانه ها را می نوشند و شاخه هایش خورشید را در آغوش می گیرند.

شاعر از رویش جهان بودن می گوید

پشت پا بر دنیای نیستی می زند و ترانه ی هستی را در گوش خاک می خواند.

شاعر به این درک رسیده است که از شب به روز رسیدن آن گونه آسان است که از روز به شب رسیدن مشکل و جانفرسا؛

که شب مجال خیالات  است و روز فرصت اندیشیدن به آنچه در خیال آورده بودی.

 

       "ای سکوتت

          تکلم حواس

       ‌  چه گونه؟

        به خواب روم

        وقتی تن

        در درنگت

    نجوای روزانه ی خویش را

      می شنود"

   

شاعر پاره های روز را جمع می کند تا شب برای صبح پیراهن بدوزد.

در حالی که زیر لب زمزمه می کند

هزگز به خواب رفته تکرار ابتدای روز را نمی فهمد؛ زیرا به چشمه دیر رسیده تشنه می ماند.

خسته از سردی سکوتی که برزخ برهوت خیالش را می آزارد؛ سکوت را چه آگاهانه تکلم حواس می داند.

به این باور رسیده است که سکوت سیاه چاله ای است که بی نهایت فریاد را در خود بلعیده است.

او وقتی می گوید: سکوت تکلم حواس است، دریافته که سکوت جهان شگفتی ها است؛ کهکشانی است که هزاران راه شیری از آن می گذرد.

نهایت این که شاعر  شعری را که می توانسته است امروز بسراید به فردا واگذار نکرده است

به قول فروغ: بانو زهرا جهانی، دست هایش را در باغچه کاشته است تا سبز شود.

ارسال نظر به عنوان مهمان

پیوست ها

0

نظرات

  • اولین نظر را شما بدهید