نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
تلگرام یکی از اپلیکیشنهای پیامرسان محبوب است، اما بعضی از افراد در هنگام استفاده از آن، احساس ایمنی نمیکنند. به گزارش حبیب خبر از ایسنا، دلایلی وجود دارد که از اطلاعات تان، خواه اطلاعات تماس عمومی باشد یا جلوگیری از دریافت پیام از افراد ناشناس، محافظت کنید. خوش بختانه میتوانید امنیت اپلیکیشن را با تغییر ...
پرداخت عوارض الکترونیکی آزادراه اگرچه برای آزادراههای محدودی در ایران اجرا شده، اما کار را تا حد زیادی برای رانندگان آسان کرده است و روشهای مختلفی برای این کار وجود دارد. به گزارش حبیب خبر از ایسنا، پرداخت عوارض آزادراهی در سفر یکی از الزامات برای راننده هنگام مسافرت است که با الکترونیکی شدن این پرداخت، کار تا ...
رییس جمهوری آمریکا در واکنش به حملات شبهنظامیان مورد حمایت جمهوری اسلامی ایران به پایگاههای آمریکا در سوریه گفت: ایالات متحده به دنبال درگیری با ایران نیست، اما آماده است برای محافظت از مردم خود قاطعانه عمل کند. جو بایدن در جریان سفر رسمی خود به کانادا تاکید کرد که دستور حمله هوایی تلافی جویانه به پایگاههای ...
در شبانه روز گذشته ۲۴ بیمار کووید ۱۹ در کشور جان خود را به دلیل این بیماری از دست دادند. به گزارش حبیب خبر و بنابر اعلام وزارت بهداشت، از دیروز تا امروز ۶ فروردین ماه ۱۴۰۲ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۸۹۱ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی و ۴۵۴ نفر از آنها بستری شدند. مجموع بیماران کووید۱۹ در کشور ...
بازنشستگان شوش در اعتراض به مصوبه مزدی شورای عالی کار تجمع کردند. به گزارش ایلنا،این بازنشستگان میگویند: به مصوبه مزدی شورای عالی کار که هیچ تطابقی با قانون ندارد، معترضیم و خواستار ابطال آن هستیم. بازنشستگان شوش درخواست دارند مستمری ۱۴۰۲ آنها براساس مواد ۹۶ و ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی تعیین شود. آنها میگویند: ...
در آستانه برگزاری سی و ششمین جشن گلریزان ستاد دیه کشور، حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی مبلغی معادل پانزده میلیارد ریال برای آزادی زندانیان جرایم غیرعمد اختصاص دادند. به گزارش حبیب خبر، چراغ جشن گلریزان آزادی زندانیان تحت حمایت ستاد دیه هر ساله با مبلغ اهدایی رهبر انقلاب روشن شده و به تأسی از همین سنت ...
آخرین قیمتها حاکی از آن است که قیمت هر برگ اوراق مسکن (تسه) در سال جدید به زیر ۱۰۰ هزار تومان بازگشته است. هر برگ اوراق وام مسکن (تسه) در فروردین سال ۱۴۰۰، ۹۲ هزار و ۵۰۰ تومان، در اردیبهشت سال ۱۴۰۰، ۹۹ هزار و ۱۰۰ تومان و در خردادماه سال مذکور نیز ۹۹ هزار و ۵۰۰ تومان قیمت دارد. هر برگ اوراق تسهیلات مسکن بانک مسکن ...
معمولا قرصهای ویتامین که مدت طولانی از خریدشان میگذرد، شک و ترید برای مصرفشان به وجود میآید که آیا استفاده از این قرصهای ویتامین خطرناک است یا خیر؟ مصرف روزانه ویتامینها میتواند راهی برای تقویت رژیم غذایی باشد. در واقع این ویتامینها مواد مغذی ضروری مانند ویتامین ب، ویتامین دی و کلسیم را که بسیاری از ...
سخنگوی سازمان هدفمندی یارانهها، پرداخت ۱۵۰ هزار تومانی یارانه به مناسبت ماه مبارک رمضان را تکذیب کرد. خبری در کانالهای مختلف فضای مجازی مبنی بر واریز یارانه ۱۵۰ هزار تومانی به مناسبت ماه مبارک رمضان منتشر شده است و دست به دست میچرخد. در این زمینه سیده طیبه حسینی سخنگوی سازمان هدفمندی یارانهها درباره این خبر ...
مدیرعامل شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در بازدید نوروزی از تاسیسات اهواز۳ آینده پیش روی صنعت نفت جنوب را درخشان دانست. به گزارش حبیب خبر، علیرضا دانشی با حضور در شرکت بهرهبرداری نفت و گاز کارون و بازدید از تاسیسات اهواز ۳ با کارکنان این شرکت دیدار کرد و ضمن بررسی وضعیت تاسیسات و روند تولید در جریان آخرین گزارشهای ...
در طول ۲۴ ساعت گذشته، متاسفانه ۲۴ نفر از بیماران کووید۱۹ در کشور جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری، به ۱۴۵ هزار و ۱۹۶ رسید. به گزارش حبیب خبر و بر اساس اعلام وزارت بهداشت، از دیروز تا امروز ۵ فروردین ماه ۱۴۰۲ و بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، ۶۸۵ بیمار جدید مبتلا به کووید۱۹ در کشور شناسایی و ...
سوزش سر معده یا همان ترش کردن، دردی در انتهای قفسهی سینه و نشانهی برگشت اسید از معده به داخل مری است. به گزارش حبیب خبر از خبرآنلاین، به طور طبیعی برگشت اسید معده به مری به علت وجود دریچه اسفنکتر، امکان ندارد. این دریچه یک ماهیچهی حلقه مانند است که بسته بوده و زمانی باز میشود که انسان غذایی را قورت بدهد. با ...
همشهری آنلاین نوشت: تعطیلات نوروز بهترین فرصت برای استراحت است؛ اما برخی به دلیل شب بیداری و خواب طولانی در روز از بسیاری از کارها، دیدارها و علایق خود عقب میمانند. این در حالی است که باید حتی در روزهای عادی سال هم زمان خواب خود را مدیریت کنیم. یکی از مشکلات اساسی برخی افراد در تعطیلات نوروز پرخوابی است. این ...
ایسنا نوشت: رژیم غذایی با پروتئین بالا خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و سکته را کاهش میدهد. به نقل از هلث، بررسی ۳۲ مطالعه نشان داد، افرادی که پروتئینهای گیاهی مصرف میکنند عمر بیشتری دارند و در معرض خطر کمتر برای مرگ زودرس ناشی از سرطان و بیماری قلبی هستند. رژیمهای غذایی با پروتئین بالا به ویژه غذاهای غنی از ...
دیجیاتو نوشت: گلکسی F14 میانرده جدید سامسونگ است که با قیمت کمتر از ۲۰۰ دلار و تراشه اگزینوس ۱۳۳۰ وارد بازار خواهد شد. سامسونگ بهتازگی از محصول جدید خود با نام گلکسی F14 در بازار هند رونمایی کرده است. این گوشی میانرده به باتری با ظرفیت بالا مجهز شده که در کنار تراشه کممصرف ۵ نانومتری، میتواند شارژدهی ...
دیجیاتو نوشت: علیبابا یک گروه بزرگ چینی است که در زمینههایی همچون خردهفروشی اینترنتی، تجارت الکترونیک و رایانش ابری فعالیت میکند. علی بابا یک گروه بزرگ چینی است که در زمینههایی همچون خردهفروشی اینترنتی، تجارت الکترونیک و رایانش ابری فعالیت میکند. این شرکت بهتازگی یک استارتاپ را نیز تحت حمایت خود گرفته است ...
پایگاه خبری- تحلیلی حبیب خبر: این نوشته نگاهی ادبی و هنرمندانه به ویروس مرگبار و ناشناخته ای دارد که اینک مردمان جهان را هراسان کرده است؛ حکایت مادران مهربان ایران زمین و قصه ها و غصه ها و لالایی های فرشتگانی است که با خود آرامش را به ارمغان می آورند و...
"حمیدرضا نظری" نویسنده و کارگردان تیاتر، این نوشته با احساس و زیبا زیر را به روح ملکوتی همه مادران صبور و مهربان و تمام رفتگان و عزیزانی که پرواز کردند و آسمانی شدند، تقدیم کرده است. با هم می خوانیم:
"نمی دانم چرا این روزها دلم برای بوسه ای تنگ می شود...
اینک در فصل رویش شکوفه های چشم نواز و در روزها و شب های بهاری که مادران مهربان سرزمین ام به خاطر نگرانی از شیوع ویروس کرونا و برای آرامش کودکان هراسان خود، شعر و آهنگ دلنشین" لالایی" را می خوانند، خاطرات شیرین دوران کودکی در مقابل دیدگانم به نمایش در می آید و مرا با خود به گذشته و سال های دور می برد؛ زمانی که با بوسه های گرم و پرمحبت مادرم از خواب بیدار می شدم و در کنار خود، دنیایی از عشق و مهربانی را در صورت جوان و زیبای فرشته ای می دیدم که بهشت زیر پای اوست و خداوند زیبایی ها، برای همیشه و تا ابدیت دوستش دارد.
گاهی اوقات و در ساعاتی از شبانه روز، خود را به خواب می زدم تا شاید فرشته مهربان باز هم به آرامی به سراغم بیاید و با لالایی ها و بوسه های لذتبخش و مادرانه اش نوازشم کند و بر شادی های کودکانه ام بیفزاید و...
****
مادر سالمند و ناتوان من، در زادگاه و شهری دور از محل کار و زندگی ام، سال هاست که در بستر بیماری افتاده و مدت هاست که چشم های منتظرش را به در اتاق دوخته تا به دیدارش بروم و سر بر بالین اش بگذارم و گُل لبخند بر لبانش بنشانم. من به لالایی خواندن های دلنواز و آرامش بخش و قصه ها و غصه های مادر و دیدن لحظات دلنشین و ملکوتی اش بر سجاده سبز و همیشه پهن خدا، عادت کرده و دلم می خواهد هرچه زودتر خود را به او برسانم و آن نازنینِ جاوید را در آغوش بگیرم و بوسه ای از چهره مهربان اش بستانم، اما به دلیل خطرات این ویروس وحشتناک و ناشناخته و مرگ ده ها هزار انسان در سراسر جهان، در حال حاضر نمی توانم به سفر بروم و همین موضوع، دلم را بیش از پیش به درد می آورد و خیالم را آشفته می کند.
مادرِ صبور و همیشه آرام و خندانم، دیگر نمی تواند از جایش بلند شود و بزرگ ترین آرزویش این است که تنها برای یک بار از رختخواب همیشگی اش برخیزد و روی پاهای از کار افتاده اش بایستد و خود را به حیاط کوچک خانه برساند و شکوفه های بهاری را نظاره کند، اما پیری و هجوم انواع بیماری، مانع برآورده شدن این شادی ساده و چنین آرزوی کوچکی شده است.
برادر فداکار من، با از خود گذشتگی تمام، حافظ و یاور مادر شده تا او باور کند که هنوز زنده است و زندگی همچنان جریان دارد. از برادرم می خواهم که با استفاده از تکنولوژی موجود، من و مادر را به هم برساند تا بتوانیم پس از مدت ها یکدیگر را ببینیم و دیداری تازه کنیم. برادرم گوشی تلفن همراه خود را مقابل صورت خواب آلود مادر می گیرد و من با دیدن این همه معصومیت و مظلومیت، اشک در گوشه چشمانم لانه می کند و صدای گریه و ناله ام به گوش می رسد:
" آه، خدایا! این کوه عظیم لطف و آرامش و مهربانی و تکیه گاه استوار و مطمئن همه دوران زندگی ام، چرا اینک چنین بیمار و ناتوان شده و تنها چهره ای نحیف و شکسته و درد کشیده از او باقی مانده است؟!..."
پس از چند لحظه مادر چشم هایش را می گشاید و ناباورانه به من نگاه می کند، سپس لبخندی بر لبانش نقش می بندد و اشک اشتیاق برگونه هایش جاری می شود. درحالی که سعی می کنم خود را خوشحال نشان دهم او را صدا می زنم، اما پاسخ ام را نمی دهد. برای چندمین بار صدایش می زنم، اما باز هم پاسخی نمی شنوم. شاید رنجیده است و نمی خواهد با من همکلام شود... من به خاطر گرفتاری و مشغله و مشکلات فراوان زندگی، مدتی است که نتوانسته ام به دیدنش بروم و جویای حالش شوم؛ شاید همین بی توجهی و بی وفایی، او را دلگیر و آزرده خاطرکرده است. دوست دارم و آرزو می کنم که مادر سکوت را بشکند و برای تسکین دلِ دردمندم و به یاد کودکی هایم، برایم "لالایی" بخواند و...
در انتظار لحظه ای که مادر باز هم به مهر، نگاهش را به سویم برگرداند و به حرف بیاید و سخنی بگوید، به مدت طولانی و در سکوت کامل به صورت گریان او خیره می شوم تا این که بالاخره ملتمسانه به چشم هایم نگاه می کند و تنها یک کلمه بر زبان می آورد:"بیا!"
این یک کلمه، به تنهایی همه وجودم را به آتش می کشد و از فرط دلتنگی و شرمندگی، به یکباره روح و جسمم را به لرزه درمی آورد و چشمانم را تیره و تار می سازد؛ بلافاصله عرق سردی روی پیشانی ام می نشیند و تب و لرزی ناشناخته به سرعت سراسر وجودم را در بر می گیرد و بغض سنگینی راه گلویم را می فشارد و دچار تنگی نفس می شوم؛ احساس می کنم که برای نفس کشیدن و زنده ماندن، به هوای بیشتری نیاز دارم؛ سرم گيج مي رود و گلويم به شكلي آزاردهنده به خارش در مي آيد و دردی عجیب در قفسه سینه ام می پیچد و چند بار پشت سرهم و به شدت سرفه می کنم؛ سرفه هایی خشک و خفه کننده که قلبم را به تلاطم در می آورد:
" ای وای! یعنی من هم به ویروس کرونا مبتلا شده و اینک باید هراسان و وحشت زده شوم؟ مگر می شود که همه این علائم به یکباره و در زمانی کوتاه به سراغ کسی بیاید و او را به خط پایان زندگی برساند؟!..."
فکر می کنم که این نشانه ها همیشه به دلیل بیماری نیست و می تواند حکایت بی مهری و بی وفایی انسانِ گُمگشته و سرگردان در عصر انفجار اطلاعات و سرعت پیشرفت تکنولوژی و تلاش شتابزده و گاه بیهوده برای رسیدن به موقعیتی بهتر باشد که بهترینی چون مادر را به دست فراموشی می سپارد و... شاید من نیز اینک از شوق و لذتِ داشته های به واقع نداشته و نداشته های به ظاهر داشته و به خود بالیدن هاي نابجا و نافرجام، از عزیزترین عزیزانم غافل و از حقیقت زندگی دور مانده ام؛ شاید مادر با سکوت طولانی خود و سپس بیان هزاران کلمه پنهان در تنها یک کلمه، می خواهد مرا از خواب غفلت بیدار کند و...
در این ایام که مردم مهربان در قرنطینه خانگی به سر می برند، مادر انتظار دارد که به زادگاهم و به نزد او بروم، اما با وجود این ویروس شوم و شرایط نگران کننده، من به کجا و چگونه بروم؟!... شاید به خاطر شوق بیش از حد دیدار من، برای مادر سخت است و هنوز نمی تواند باورکند که در این موقعیت حساس، نباید از شهر خارج و به او نزدیک شوم.
من از فداکاری و از خود گذشتگی و نیز تعداد کارکنان خدمات رسان مبتلا به ویروس و آمار جانباختگان در شهرداری، اتوبوسرانی، تاکسیرانی، مترو و نیروهای خودجوش مردمی و پرسنل نظامی و انتظامی و فرهنگی و... خبر دارم و می دانم که پزشکان، پرستاران، نیروهای امدادی و سایر از جان گذشتگان شریف و شایسته ایران زمین، با تمام وجود تلاش می کنند تا من و ما، با رعایت کامل بهداشت و با توکل به یزدان پاک و یکتا خالق نازنین، به سلامت از چنگال این ویروس خطرناک بگریزیم و...
من و مادر به کمک گوشی همراه همچنان به یکدیگر نگاه می کنیم و در سکوت با هم حرف می زنیم... چند لحظه بعد، او با چشم های خندان و منتظر، لب هایش را غنچه و از راه دور، مرا به بوسه ای گرم و مهربان دعوت می کند. او می خواهد مثل دوران کودکی و همه روزها و سال های گذشته، عشق و محبت پاک مادرانه اش را نثارم کند و من نیز می خواهم لبخندزنان و هر چه سریع تر، بوسه اش را با بوسه ای پاسخ دهم، اما بغض مانده در گلویش به یکباره فریاد می شود و دریایی از اشک، تمام پهنای صورتش را می پوشاند و بلافاصله گوشی را از دست برادرم می گیرد و با عصبانیت آن را به گوشه ای از اتاق پرتاب می کند...
برای مادر سخت و غم انگیز است و عادت ندارد که بوسه خود و مرا از صفحه کوچک گوشی همراه و در چنین حالتی ببیند؛ او می خواهد همچون گذشته و در واقعیت و از نزدیک، فرزند دلبندش را که دیگر بزرگ شده، در آغوش بگیرد و عاشقانه او را ببوید و ببوسد و صداي ضربان قلبش را به وضوح بشنود؛ دوست دارد همچنان بر سجاده سبز خدا نماز شکر بخواند و در کنار جگرگوشه اش و تا غروب آفتابِ زندگی، از روزهای باقی مانده عمرش لذت ببرد؛ تلاش می کند تا حتی خاری به پاهای پسرش نرود و به وقت درد و ناملایمات زندگی، مرهمي بر زخم های او باشد؛ عشق شيرين مادر به عزیزش، باز هم در وجودش زبانه می کشد تا بدون هیچ فاصله ای و از نزدیک با فرزندِ هميشه کودک و کوچکش، درد دل كند و از قصه ها و غصه ها و تلخی ها و شیرینی های ایام از دست رفته و خاطراتش با او سخن بگوید و...
****
اکنون من در سلامت کامل جسمانی و بی هیچ نشانه ای از بیماری، در اتاق خانه ام نشسته و در خلوت خود برای مادرم اشک می ریزم؛ برای کسی که سحرگاه چند روز قبل و دور از من، به دلیل کهولت سن و پس از تحمل سال ها بیماری و درد، چشم های مهربان و منتظرش را بست و برای همیشه آرام گرفت و در صبح نیمه شعبان، پیکر پاکش به خاک سپرده شد...
در این زمانه که دغدغه هجوم سریع ویروس و مرگ انسان ها، خواب را از چشم هایم ربوده است، آرزو می کنم که ای کاش فقط یک بار دیگر صورت نازنین مادر را از نزدیک ببینم و سر بر شانه های مهربانش بگذارم تا او با بوسه ها و لالایی های دلنوازش، مرا به آرامش برساند، اما افسوس که...
اینک در فصل رویش شکوفه های چشم نواز و در روزها و شب های بهاری که مادران مهربان سرزمینم به خاطر نگرانی از شیوع ویروس کرونا و برای آرامش کودکان هراسان خود، شعر و آهنگ دلنشین" لالایی" را می خوانند، خاطرات شیرین دوران کودکی در مقابل دیدگانم به نمایش در می آید و مرا با خود به گذشته و سال های دور می برد؛ زمانی که با بوسه های گرم و پرمحبت مادرم از خواب بیدار می شدم و در کنار خود، دنیایی از عشق و مهربانی را در صورت جوان و زیبای فرشته ای می دیدم که بهشت زیر پای اوست و خداوند زیبایی ها، برای همیشه و تا ابدیت دوستش دارد. گاهی اوقات و در ساعاتی از شبانه روز، خود را به خواب می زدم تا شاید فرشته مهربان باز هم به آرامی به سراغم بیاید و با لالایی ها و بوسه های لذتبخش و مادرانه اش نوازشم کند و بر شادی های کودکانه ام بیفزاید و...
نمی دانم چرا این روزها دلم برای بوسه ای تنگ می شود..."
* حمیدرضا نظری، نویسنده معاصر و کارگردان تئاتر، سال هاست در وادی ادبیات داستانی و نمایشی قلم می زند که حاصل آن انتشار بیش از۳۰۰ داستان در مطبوعات و خبرگزاری ها و سایت های اینترنتی است. از نوشته های او می توان به داستان ها و نمایش هایی چون "غزال زیبای من، راز یک انسان، مهر و کین، سفر عاشقانه من و پروانه، دری به روی دوست، مرگ یک نویسنده و سکوت یک نگاه " اشاره کرد...
ارسال نظر به عنوان مهمان