نظرات
- اولین نظر را شما بدهید
نوهام پرسید: قالیباف کیه؟
گفتم: یه فامیله بر وزن "عمو زنجیر باف."
پرسید: یعنی قالی می بافه؟
گفتم: نه، خیلی چیزهای مهم دیگری می بافه که از قالی سختترند.
پرسید: همونی نیست که برای نوه اش، سیسمونی از ترکیه خریدن؟
گفتم: مگه اشکالی داره؟ اصلاً تو از کجا فهمیدی؟
گفت: بالاخره ما نسل امروزیم.
گفتم: مگه این فضای مجازی مسخره، فیلتر نیست؟
گفت: پسر حاج خانم خزعلی که مامانش معاون رئیسیه، هوامونو داره. راستی کمی در مورد انتخابات توضیح می دی؟
گفتم: حتماً! همه چی برات می گم.
پرسید: مثلاً چی؟
گفتم: "اصلح"، "لیست"، "ائتلاف"، "سرلیست"، "دلالان انتخاباتی"، "رد صلاحیت" و ...
گفت: حالا بگو!
گفتم: حالا تبلیغات ممنوعه.
پرسید: چرا بعضیها الان بیش از دو ماهه، شهر به شهر، روستا به روستا می روند و تبلیغ می کنن؟
گفتم: اینها مردم رو به حضور حداکثری یا بیشینه دعوت می کنن.
نوه ام لبخند با مزه ای زد و گفت: بابا بزرگ! ببخشید، ببخشید، ببخشید، جسارتن، "خودتی."
منبع: کانال(منبر، رسانه ی ماندگار تبیین) از: عباس بسی خاسته
ارسال نظر به عنوان مهمان